معنی فارسی inchoant

B2

اینچوآنت به مفهوم ناپایدار یا در حال شکل‌گیری به کار می‌رود.

Something that is in the process of emerging or developing.

example
معنی(example):

ایده‌های اینچوآنت او تازه شروع به شکل‌گیری کرده بودند.

مثال:

His inchoant ideas were just beginning to take shape.

معنی(example):

احساس اینچوآنتی از امکان در هوا وجود داشت.

مثال:

There was an inchoant sense of possibility in the air.

معنی فارسی کلمه inchoant

:

اینچوآنت به مفهوم ناپایدار یا در حال شکل‌گیری به کار می‌رود.