معنی فارسی indiciums
C2نشانهها یا نمایانگرها، مواردی که نشاندهنده یک واقعیت یا مفهوم هستند.
Indicators or signs that denote a particular condition or quality.
- NOUN
example
معنی(example):
نشانههای پروژه به دقت تحلیل شدند.
مثال:
The indiciums of the project were thoroughly analyzed.
معنی(example):
او نشانهها را در تحقیق خود مستند کرد.
مثال:
He documented the indiciums in his research.
معنی فارسی کلمه indiciums
:نشانهها یا نمایانگرها، مواردی که نشاندهنده یک واقعیت یا مفهوم هستند.