معنی فارسی infrugal

B2

بی‌صرفه، به معنای خروج هزینه بیش از حد.

Not frugal; characterized by excessive spending.

example
معنی(example):

سفارش دادن بیش از حد پیش‌غذا انتخابی بی‌صرفه بود.

مثال:

Ordering too many appetizers was an infrugal choice.

معنی(example):

او رویکردی بی‌صرفه در خرج کردن را ترجیح داد.

مثال:

He preferred an infrugal approach to spending.

معنی فارسی کلمه infrugal

: معنی infrugal به فارسی

بی‌صرفه، به معنای خروج هزینه بیش از حد.