معنی فارسی ingross

B1

فعل تعبیری که به معنای جذب یا مشغول کردن کسی به شدت به چیزی است.

To absorb or engage completely in something.

example
معنی(example):

او معمولاً خود را در مطالعه غرق می‌کرد و اغلب زمان را گم می‌کرد.

مثال:

He tended to ingross himself in his studies, often losing track of time.

معنی(example):

کتاب از همان صفحه‌ی اول توانست خواننده را جذب کند.

مثال:

The book was able to ingross the reader from the very first page.

معنی فارسی کلمه ingross

: معنی ingross به فارسی

فعل تعبیری که به معنای جذب یا مشغول کردن کسی به شدت به چیزی است.