معنی فارسی inhalement

B1

استنشاق، عمل تنفس یا جذب مواد به داخل ریه‌ها.

The act of inhaling substances, especially air or medication.

example
معنی(example):

استنشاق دارو به بیمار کمک کرد تا احساس بهتری داشته باشد.

مثال:

Inhalement of the medication helped the patient feel better.

معنی(example):

استنشاق دود می تواند برای سلامتی مضر باشد.

مثال:

The inhalement of smoke can be harmful to health.

معنی فارسی کلمه inhalement

: معنی inhalement به فارسی

استنشاق، عمل تنفس یا جذب مواد به داخل ریه‌ها.