معنی فارسی insuper
B2فوقالعاده، چیزی که نمیتوان بر آن غلبه کرد یا از آن عبور کرد.
Incapable of being surpassed or overcome.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد فوقالعادهاش در موسیقی همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her insuper talent in music amazed everyone.
معنی(example):
آنها در حین صعود به کوه با چالشهای فوقالعادهای مواجه شدند.
مثال:
They faced insuper challenges while climbing the mountain.
معنی فارسی کلمه insuper
:
فوقالعاده، چیزی که نمیتوان بر آن غلبه کرد یا از آن عبور کرد.