معنی فارسی intercartilaginous
B1بین غضروفی، به نوعی از مفاصل اشاره دارد که در آن غضروفها به هم متصل میشوند و حرکت محدودی دارند.
Referring to joints or structures that involve cartilage connection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفصل بین غضروفی اجازه میدهد تا حرکتی محدود داشته باشد.
مثال:
The intercartilaginous joint allows for some movement.
معنی(example):
ساختارهای بین غضروفی به انعطافپذیری در بدن کمک میکنند.
مثال:
Intercartilaginous structures support flexibility in the body.
معنی فارسی کلمه intercartilaginous
:بین غضروفی، به نوعی از مفاصل اشاره دارد که در آن غضروفها به هم متصل میشوند و حرکت محدودی دارند.