معنی فارسی interpolators
B1افرادی یا ابزارهایی که برای وارد کردن دادههای جدید به مدلها یا اطلاعات موجود استفاده میشوند.
Individuals or tools that are used to introduce new data into existing models or information sets.
- noun
noun
معنی(noun):
One who, or that which, interpolates.
example
معنی(example):
مهندسان از میانجیگران برای تقویت مدلهای خود استفاده کردند.
مثال:
The engineers used interpolators to refine their models.
معنی(example):
در گرافیک، از میانجیگران برای نرم کردن تصاویر استفاده میشود.
مثال:
In graphics, interpolators are used to smooth out images.
معنی فارسی کلمه interpolators
:
افرادی یا ابزارهایی که برای وارد کردن دادههای جدید به مدلها یا اطلاعات موجود استفاده میشوند.