معنی فارسی into smoke
B1به معنای ناپدید شدن یا از بین رفتن به طور غیرمستقیم.
To disappear or be destroyed, often suddenly.
- IDIOM
example
معنی(example):
کاغذ سوخته و به دود تبدیل شد.
مثال:
The paper was burned and turned into smoke.
معنی(example):
تمام برنامههای ما به باد رفت.
مثال:
All of our plans went up into smoke.
معنی فارسی کلمه into smoke
:
به معنای ناپدید شدن یا از بین رفتن به طور غیرمستقیم.