معنی فارسی intrafissural

B1

اینترفیچورال به نواحی یا فضاهای موجود در داخل شکاف‌های بافتی اشاره دارد و به‌ویژه در بافت شناسی کاربرد دارد.

Pertaining to the spaces within a fissure, commonly referenced in medical or anatomical contexts.

example
معنی(example):

رویکرد اینترفیچورال غالباً در جراحی مغز و اعصاب استفاده می‌شود.

مثال:

The intrafissural approach is often used in neurosurgery.

معنی(example):

در بررسی مغز، فضاهای اینتر فیچورال تحلیل شدند.

مثال:

In examining the brain, the intrafissural spaces were analyzed.

معنی فارسی کلمه intrafissural

:

اینترفیچورال به نواحی یا فضاهای موجود در داخل شکاف‌های بافتی اشاره دارد و به‌ویژه در بافت شناسی کاربرد دارد.