معنی فارسی intragemmal

B2

مرتبط با رشد داخل دانه‌ها که در گیاه‌شناسی و زیست‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Relating to growth or activity occurring within the gemmae (bud structures) of plants.

example
معنی(example):

فرایند رشد داخل دانه‌ای تحت میکروسکوپ قابل مشاهده است.

مثال:

The process of intragemmal growth can be observed under a microscope.

معنی(example):

دانشمندان در حال تحقیق بر روی تعاملات داخل دانه‌ای بین گونه‌ها هستند.

مثال:

Scientists are researching intragemmal interactions among species.

معنی فارسی کلمه intragemmal

:

مرتبط با رشد داخل دانه‌ها که در گیاه‌شناسی و زیست‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.