معنی فارسی intraleukocytic

B1

به صورت وابسته به لکوسیت‌ها، به مواردی اشاره دارد که در داخل سلول‌های سفید خون (لکوسیت‌ها) رخ می‌دهد.

Referring to something occurring within leukocytes.

example
معنی(example):

تحقیقات بر روی پاتوژن‌های داخل لکوسیت تمرکز داشت.

مثال:

The research focused on intraleukocytic pathogens.

معنی(example):

عفونت‌های داخل لکوسیت می‌توانند درمان را پیچیده کنند.

مثال:

Intraleukocytic infections can complicate treatment.

معنی فارسی کلمه intraleukocytic

:

به صورت وابسته به لکوسیت‌ها، به مواردی اشاره دارد که در داخل سلول‌های سفید خون (لکوسیت‌ها) رخ می‌دهد.