معنی فارسی intralobular

B2

به ساختارهایی اشاره دارد که درون لوب‌های کوچک‌تر یک عضو یا غده قرار دارند.

Referring to structures located within lobules, often found in glands or organs.

example
معنی(example):

مجاری درون‌لوبی برای عملکرد غدد اهمیت دارند.

مثال:

The intralobular ducts are important for gland function.

معنی(example):

ویژگی‌های درون‌لوبی می‌توانند در شناسایی بیماری‌ها کمک کنند.

مثال:

Intralobular features can help identify diseases.

معنی فارسی کلمه intralobular

:

به ساختارهایی اشاره دارد که درون لوب‌های کوچک‌تر یک عضو یا غده قرار دارند.