معنی فارسی intralocular

B2

به فشار یا ساختارهایی که درون فضایی در داخل حفره‌ای مانند چشم وجود دارند، اشاره دارد.

Referring to conditions or structures occurring within a cavity, particularly in relation to the eyes.

example
معنی(example):

فشار درون‌چشمی می‌تواند بر سلامتی چشم تأثیر بگذارد.

مثال:

The intralocular pressure can affect eye health.

معنی(example):

نظارت بر دینامیک‌های درون‌چشمی در چشم‌پزشکی بسیار حیاتی است.

مثال:

Monitoring intralocular dynamics is crucial in ophthalmology.

معنی فارسی کلمه intralocular

:

به فشار یا ساختارهایی که درون فضایی در داخل حفره‌ای مانند چشم وجود دارند، اشاره دارد.