معنی فارسی irreversibility
C2ویژگی یا وضعیت غیرقابل برگشت یا تغییر، بهخصوص در زمینههای علمی.
The quality of being irreversible; the state of something that cannot be changed back.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل بازگشت بودن تصمیم هیچ جایی برای شک باقی نگذاشت.
مثال:
The irreversibility of the decision left no room for doubt.
معنی(example):
دانشمندان به دقت به غیرقابل بازگشت بودن واکنشهای شیمیایی میپردازند.
مثال:
Scientists study the irreversibility of chemical reactions closely.
معنی فارسی کلمه irreversibility
:ویژگی یا وضعیت غیرقابل برگشت یا تغییر، بهخصوص در زمینههای علمی.