معنی فارسی isogamy

C1 /aɪˈsɒɡəmi/

ادغام گامت‌های مشابه در زمان باروری.

The fusion of gametes that are morphologically similar.

noun
معنی(noun):

A form of sexual reproduction involving gametes of similar morphology.

example
معنی(example):

ایزوگامی به ادغام گامت‌های مشابه اشاره دارد.

مثال:

Isogamy refers to the fusion of similar gametes.

معنی(example):

در برخی جلبک‌ها، ایزوگامی رایج است.

مثال:

In certain algae, isogamy is common.

معنی فارسی کلمه isogamy

: معنی isogamy به فارسی

ادغام گامت‌های مشابه در زمان باروری.