معنی فارسی jackboy

B1

جک‌بوو به معنای فردی مشکل‌ساز یا شلوغ است.

A boy known for being mischievous or causing trouble.

example
معنی(example):

یک جک‌بوو معمولاً به عنوان یک مشکل‌ساز در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

A jackboy is often considered a troublemaker.

معنی(example):

آن جک‌بوو همیشه در مدرسه مشکلاتی ایجاد می‌کند.

مثال:

That jackboy is always causing issues at school.

معنی فارسی کلمه jackboy

:

جک‌بوو به معنای فردی مشکل‌ساز یا شلوغ است.