معنی فارسی ju
B1جو به عنوان حس و یا سرمایش در یک محیط اجتماعی میتواند توصیف شود.
A sense or atmosphere that can be felt in a social setting.
- OTHER
example
معنی(example):
او یک جو از تشویق قبل از رقابت به او داد.
مثال:
She gave a ju of encouragement before the competition.
معنی(example):
ما به یک جو برای بالا بردن روحیهمان در این عصر نیاز داریم.
مثال:
We need a ju to lift our spirits this evening.
معنی فارسی کلمه ju
:
جو به عنوان حس و یا سرمایش در یک محیط اجتماعی میتواند توصیف شود.