معنی فارسی kelped
B1پوشاندن یا تامین جلبک دریایی در یک منطقه خاص.
To cover or provide with kelp, a type of seaweed.
- VERB
example
معنی(example):
اقیانوس در تابستان پوشیده از جلبک بود.
مثال:
The ocean was kelped during the summer.
معنی(example):
آنها این منطقه را با جلبک پوشاندند تا زندگی دریایی را افزایش دهند.
مثال:
They kelped the area to increase marine life.
معنی فارسی کلمه kelped
:
پوشاندن یا تامین جلبک دریایی در یک منطقه خاص.