معنی فارسی kemptken

B2

به معنی مرتب و آراسته؛ ظاهری که به‌دقت نگهداری شده و بی‌نقص است.

Well-groomed and tidy in appearance.

example
معنی(example):

او همیشه به‌طور مرتب و زیبا به نظر می‌رسد.

مثال:

She always looks kempt and well-groomed.

معنی(example):

ظاهر مرتب او همه را در آن رویداد تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

His kempt appearance impressed everyone at the event.

معنی فارسی کلمه kemptken

:

به معنی مرتب و آراسته؛ ظاهری که به‌دقت نگهداری شده و بی‌نقص است.