معنی فارسی kench

B1

به معنای نوعی استراحت یا حرکات صمیمی و دوستانه بین افراد.

A casual break or social interaction between people.

example
معنی(example):

او برای کمی استراحت یک کنچ سریع گرفت.

مثال:

He took a break to have a quick kench.

معنی(example):

آنها در زمان استراحت ناهارشان یک کنچ به اشتراک گذاشتند.

مثال:

They shared a kench during their lunch break.

معنی فارسی کلمه kench

:

به معنای نوعی استراحت یا حرکات صمیمی و دوستانه بین افراد.