معنی فارسی kiddiewinks
A2یک اصطلاح دوستانه و غیررسمی برای بچهها یا کودکان، که عموماً به سنین پایین اشاره دارد.
A charming informal term for young children.
- noun
noun
معنی(noun):
A child.
example
معنی(example):
کودکان از زمان قصهگویی در کتابخانه لذت بردند.
مثال:
The kiddiewinks loved the story time at the library.
معنی(example):
کودکان در لباسهای خود بازی کردند.
مثال:
The kiddiewinks played dress-up in their costumes.
معنی فارسی کلمه kiddiewinks
:
یک اصطلاح دوستانه و غیررسمی برای بچهها یا کودکان، که عموماً به سنین پایین اشاره دارد.