معنی فارسی killoch

B1

کیلوچ، اصطلاحی به معنای تپه کوچک یا خاکریزی.

A term referring to a small hill or mound.

example
معنی(example):

کیلوچ نوعی تپه یا توده کوچک است.

مثال:

The killoch is a type of small hill or mound.

معنی(example):

ما به بالای کیلوچ صعود کردیم تا منظره را تماشا کنیم.

مثال:

We hiked up the killoch to enjoy the view.

معنی فارسی کلمه killoch

:

کیلوچ، اصطلاحی به معنای تپه کوچک یا خاکریزی.