معنی فارسی lose one's figure
B1از دست دادن فرم بدن، اشاره به تغییرات فیزیکی نامطلوب.
To lose physical shape or condition.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از بارداری، او تلاش کرد تا فرم خود را از دست ندهد.
مثال:
After pregnancy, she tried hard not to lose her figure.
معنی(example):
مهم است که ورزش کنید تا از دست دادن فرم بدنی خود جلوگیری کنید.
مثال:
It's important to exercise to avoid losing one's figure.
معنی فارسی کلمه lose one's figure
:از دست دادن فرم بدن، اشاره به تغییرات فیزیکی نامطلوب.