معنی فارسی mair

B1

به معنای رنگ کردن، عموماً به کار بردن رنگ روی سطوح مختلف.

To paint, typically applied to surfaces.

example
معنی(example):

من فردا خانه را رنگ می‌کنم.

مثال:

I will mair the house tomorrow.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تا نرده قدیمی را رنگ کند.

مثال:

He decided to mair the old fence.

معنی فارسی کلمه mair

: معنی mair به فارسی

به معنای رنگ کردن، عموماً به کار بردن رنگ روی سطوح مختلف.