معنی فارسی mothiest

B1

صفتی برای توصیف بیشترین میزان آسیب موریانه در یک پارچه یا لباس خاص.

The most affected by moths in terms of damage.

adjective
معنی(adjective):

Infested with moths

معنی(adjective):

Moth-eaten

example
معنی(example):

این پالتو موریانه‌زده‌ترین لباس من است.

مثال:

This coat is the mothiest piece of clothing I own.

معنی(example):

در میان تمام لباس‌هایم، این یکی به‌طور قابل توجهی موریانه‌زده‌تر است.

مثال:

Among all my garments, this one is by far the mothiest.

معنی فارسی کلمه mothiest

: معنی mothiest به فارسی

صفتی برای توصیف بیشترین میزان آسیب موریانه در یک پارچه یا لباس خاص.