معنی فارسی outfitter's
B1تجهیزاتفروشی، محلی که در آن تجهیزات و لباسهای خاص فعالیتهای خارج از منزل را میفروشند.
A retail store that sells outdoor gear and equipment.
- NOUN
example
معنی(example):
ما به تجهیزاتفروشی رفتیم تا چکمههای پیادهروی بخریم.
مثال:
We visited the outfitter's to get some hiking boots.
معنی(example):
تجهیزاتفروشی انواع گستردهای از لباسهای فضایی را در اختیار دارد.
مثال:
The outfitter's carries a wide range of outdoor clothing.
معنی فارسی کلمه outfitter's
:تجهیزاتفروشی، محلی که در آن تجهیزات و لباسهای خاص فعالیتهای خارج از منزل را میفروشند.