معنی فارسی outgrowths

B2

شکل‌های جدیدی که از یک منبع اصلی حاصل می‌شوند، به ویژه در مورد گیاهان یا ایده‌ها.

New formations or developments arising from an existing source.

noun
معنی(noun):

Anything that grows out of something else.

معنی(noun):

Excessive growth.

example
معنی(example):

برآمدگی‌های گیاه نشان می‌دهد که به خوبی رشد کرده است.

مثال:

The outgrowths of the plant indicate that it is thriving.

معنی(example):

برآمدگی‌های تحقیقات او به مطالعات آینده کمک خواهد کرد.

مثال:

The outgrowths of his research will contribute to future studies.

معنی فارسی کلمه outgrowths

: معنی outgrowths به فارسی

شکل‌های جدیدی که از یک منبع اصلی حاصل می‌شوند، به ویژه در مورد گیاهان یا ایده‌ها.