معنی فارسی overexpectantly
B1به صورت بیش از حد انتظار داشتن، به طوری که نشانهای از توقع اضافی وجود دارد.
In a manner showing excessive expectation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با انتظاری بیش از حد به نتایج آزمون نگاه کرد.
مثال:
He looked overexpectantly at the results of the exam.
معنی(example):
او وقتی خبر خوب را شنید با انتظاری بیش از حد لبخند زد.
مثال:
She smiled overexpectantly when she heard the good news.
معنی فارسی کلمه overexpectantly
:
به صورت بیش از حد انتظار داشتن، به طوری که نشانهای از توقع اضافی وجود دارد.