معنی فارسی overwatcher
B1مراقب، شخصی که بر فعالیتها نظارت میکند، به ویژه در حملات یا ماموریتها.
One who observes and monitors activities, especially in tactical situations.
- NOUN
example
معنی(example):
مراقبتی که بر روی دیوار بود به ما کمک کرد تا دشمنان را شناسایی کنیم.
مثال:
The overwatcher on the wall helped us spot enemies.
معنی(example):
یک مراقب در استراتژیسازی حملات بسیار مهم است.
مثال:
An overwatcher is crucial in strategizing attacks.
معنی فارسی کلمه overwatcher
:
مراقب، شخصی که بر فعالیتها نظارت میکند، به ویژه در حملات یا ماموریتها.