معنی فارسی paganising

B1

تبدیل یا تاثیر دادن به یک فرهنگ یا عمل مذهبی به حالتی که در آن باورهای غیر یکتاپرستی غالب است.

The act of converting to paganism.

verb
معنی(verb):

To convert (someone) to paganism.

معنی(verb):

To behave like a pagan.

example
معنی(example):

او در حال بت‌پرستی افسانه‌های قدیمی برای کتاب جدیدش است.

مثال:

She is paganising the old legends for her new book.

معنی(example):

آنها در حال بت‌پرستی آهنگ‌های سنتی برای جذب مخاطبان جوان‌تر هستند.

مثال:

They are paganising traditional songs to attract younger audiences.

معنی فارسی کلمه paganising

: معنی paganising به فارسی

تبدیل یا تاثیر دادن به یک فرهنگ یا عمل مذهبی به حالتی که در آن باورهای غیر یکتاپرستی غالب است.