pericorneal
پریکورنئال، مربوط به بافتی که اطراف قرنیه چشم را در بر می‌گیرد.
pericowperitis
پریکوپرایتیس، التهاب یا عفونت در ناحیه اطراف غدد کوپر که می‌تواند عوارضی به همراه داشته باشد.
pericoxitis
پریکسیتیک، به التهاب surrounding قسمت خاصی از بدن اشاره دارد.
pericrania
پریکرانیا به نوعی درد در ناحیه اطراف جمجمه اشاره دارد.
pericranial
پریکرانیا به ناحیه‌ای اشاره دارد که در اطراف جمجمه قرار دارد.
pericranitis
پریکرانیتیس به التهاب ناحیه‌ای در اطراف جمجمه اشاره دارد.
pericristate
پریکریستات به ساختارهایی اطراف یک قسمت خاص از بدن اشاره دارد.
pericu
پریکو به ناحیه‌ای خاص در مغز یا بدن اشاره دارد.
periculant
پرخطر، به معنای ایجاد خطر یا تهدید در یک موقعیت خاص.
periculous
پرخطر، به معنای وجود خطر یا ریسک بالا در یک مکان یا وضعیت.
periculum
خطر، به معنای وضعیت یا شرایطی که در آن احتمال وقوع آسیب وجود دارد.
peridendritic
پراندریتیک، به معنای الگوهای شبیه شاخسار در ساختارها یا اشیاء.
peridental
پر دندانی، به بافت‌ها و ساختارهای مرتبط با دندان‌ها اشاره دارد.
peridentium
پر دنتیوم، به مجموعه‌ای از بافت‌ها و ساختارهایی اطلاق می‌شود که دندان‌ها را احاطه کرده و حمایت می‌کنند.
peridentoclasia
پریدنتوکلازی، به فرآیند یا وضعیتی اشاره دارد که در آن ساختار دندان دچار شکستگی یا تکه‌تکه شدن می‌شود.
peridermal
پریدرمال به لایه‌ای در بافت گیاهان اشاره دارد که نقش محافظتی دارد.
peridermic
پریدرمیک به ویژگی‌های مربوط به لایه محافظتی خارجی گیاهان اشاره دارد.
peridermis
پریدردم، لایه‌ای از بافت گیاهی است که به عنوان محافظ عمل می‌کند.
peridermium
پریدردمیا به لایه محافظتی در گیاهان اشاره دارد که نقش مهمی در حفاظت از آن‌ها ایفا می‌کند.
peridesm
پریدسوم به نوعی از بافت گیاهی اشاره دارد که در ساختمان گیاه نقش دارد.
peridesmic
پرایدسمیک، واژه‌ای است که به لایه‌های اطراف یک ساختار در گیاه‌شناسی و زمین‌شناسی اشاره دارد.
peridesmitis
پرایدسمیسی، اصطلاحی که به شرایط خاص بیماری یا التهاب اشاره دارد.
peridesmium
پرایدسدیوم، معدنی که در زمین‌شناسی مطالعه می‌شود.
peridial
پرایدیال به ناحیه اطراف یک موجود زنده اشاره دارد.
peridiastole
پرایدیستول، اصطلاحی در فیزیولوژی قلب است.
peridiastolic
پرایدیستولیک، اشاره به فازهایی از عملکرد قلب دارد.
perididymis
پری‌دی‌دی‌می‌س، ساختاری در سیستم تولیدمثل مردان که به لوله‌های اپیدیدیم مرتبط است و نقش مهمی در تولید اسپرم ایفا می‌کند.
perididymitis
پری‌دی‌دی‌می‌تیس، عارضه‌ای که باعث التهاب در پری‌دی‌دی‌می‌س می‌شود و ممکن است به دلیل عفونت یا آسیب ایجاد گردد.
peridiiform
شکل پری‌دی‌دی‌فرم به اشکالی اشاره دارد که شباهت به پری‌دی‌دی‌می‌س دارند و معمولاً در گیاهان یا اشیاء طبیعی قابل مشاهده‌اند.
peridila
پری‌دیلا به گروهی از موجودات زنده در اکوسیستم‌های دریایی اشاره دارد که در مطالعات زیست‌شناسی اهمیت دارند.
peridineae
پری‌دی‌نی‌ها به دسته‌ای از دینوفلاژله‌ها گفته می‌شود که دارای ویژگی‌های خاصی هستند و در اکوسیستم‌های آبی یافت می‌شوند.
peridiniaceae
پری‌دی‌نیاسه، خانواده‌ای از دینوفلاژله‌ها است که شامل گونه‌های مختلفی می‌باشد و برای اکوسیستم‌های دریایی حائز اهمیت است.
peridiniaceous
پرییدینیاس به نوعی از جلبک‌های دریایی اشاره دارد که در آب‌های شور و اقیانوس‌ها یافت می‌شود.
peridinial
ویژگی‌های مربوط به خانواده یا گروه پرییدینیاس که به جلبک‌های دریایی اشاره دارد.
peridiniales
یک نظم در طبقه‌بندی علمی جلبک‌ها که شامل انواع مختلفی از پرییدینیاس می‌باشد.
peridinian
به نوعی از جلبک‌های دریایی اشاره دارد که دارای ویژگی‌های ساختاری خاص و پیچیده‌ای هستند.
peridinid
خانواده‌ای در طبقه‌بندی علمی جلبک‌ها که شامل گروه‌های خاصی از پرییدینیاس است.
peridinidae
یک خانواده در طبقه‌بندی علمی جلبک‌ها که شامل جلبک‌های مختلف پرییدینیاس است.
peridinieae
پریدینیه یک زیرخانواده از جانداران دریایی است که به عنوان دینوفلاژله شناخته می‌شوند و نقش مهمی در زنجیره غذایی دریاها دارند.
peridiniidae
پریدینییدی خانواده‌ای از دینوفلاژلات‌ها هستند که به دلیل ویژگی‌های خاص خود در محیط‌های آبی شناخته می‌شوند.