ساندیمنئیسم به نظام فکری یا فرهنگی خاصی اشاره دارد که وابسته به ساندیمن و سنت‌های مربوط به آن است.

ساندیمنیسم به فلسفه یا نظام فکری‌ای اشاره می‌کند که به فرهنگ و جامعه‌ خاص ساندیمن معتقد است.

گل ماسه‌ای به نوعی از گیاهان گفته می‌شود که معمولاً در مناطق شنی و بیابانی رشد می‌کند و دارای گل‌های زیبایی است.

ساندگوبی، نوعی ماهی کوچک از خانواده گوبی‌ها که عمدتاً در نواحی ساحلی شناخته می‌شود.

ساند هیتر به نوعی گرمای شدید اشاره دارد که معمولاً در نواحی با شن و ماسه مانند بیابان‌ها اتفاق می‌افتد.

ساندیا به زمان غروب و آرامش اشاره دارد که در فرهنگ‌های مختلف به معنی فرصتی برای عبادت و مدیتیشن است.

ساندیس به تغییرات واجی که در محل پیوستگی دو صدا ایجاد می‌شود، اطلاق می‌شود.

ساندیا به میوه‌ای اشاره دارد که به نام هندوانه شناخته می‌شود و به خاطر طعم شیرین و آبدار آن محبوب است.

ساندیفرس به نوعی خاک اشاره دارد که عمدتاً حاوی ذرات شن است و معمولاً خاصیت تخلیه بالایی دارد.

شبیه به شن، به نوعی از بافت یا ویژگی که ممکن است با شن مرتبط باشد اشاره دارد.

حالت یا ویژگی شنی، میزان وجود شن در یک محیط یا ماده.

نامی مردانه که در برخی فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.

نام یک برند یا شرکت، ممکن است در صنایع مختلف کاربرد داشته باشد.

نام ممکن است برای محصولات یا خدمات خاصی استفاده شود که کیفیت یا خاصیت متفاوتی دارند.

می‌تواند به ابزاری یا شیئی خاص در یک زمینه اشاره کند.

ساندلاپر به معنای فردی است که در کارولینای جنوبی زندگی می‌کند یا به آن تعلق دارد.

بدون شن، توصیف محیطی که از شن خالی است.

شبیه به شن، توصیف یک ماده که ویژگی‌های مشابهی با شن دارد.

گونه‌ای از پرنده یا جانور کوچک که در مناطق شنی زندگی می‌کند.

جمع شن‌کودک، اشاره به گروهی از جانوران یا پرندگان کوچک که در مناطق شنی زندگی می‌کنند.

ساندلاتر به کسی گفته می‌شود که در زمین‌های بازی عمومی بازی می‌کند.

کسانی که در زمین‌های شنی بازی می‌کنند، به خصوص در بازی‌های بیس بال.

افراد یا موجوداتی که با شن کار می‌کنند یا خواب را به انسان‌ها می‌آورند.

موجوداتی ریز که در مناطق شنی زندگی می‌کنند و ممکن است به اکوسیستم آن مناطق کمک کنند.

نوع خاصی از موجودات یا جانوران که معمولاً در شن‌ها زندگی می‌کنند.

موجوداتی که در کنار دریا یا سواحل شنزاری وجود دارند و ممکن است به جستجوی صدف‌ها مشغول شوند.

شخصی که از سنباده برای صیقل دادن و صاف کردن سطوح استفاده می‌کند.

زبر و دانه دانه مانند شن، به ویژه در توصیف سطحی که برای صیقل دادن یا صاف کردن استفاده می‌شود.

پرنده‌ای کوچک و خاکی که در مناطق ساحلی زندگی می‌کند و به جستجوی غذا در شن‌ها می‌پردازد.

جمع شن‌چشمی، به تعدادی از این پرندگان اشاره دارد که معمولاً در کنار دریاها زندگی می‌کنند.

توده‌ای از شن که معمولاً در مکان‌هایی مثل سواحل برای بازی و سرگرمی ایجاد می‌شود.

جمع توده شن، به گروهی از توده‌های شن اشاره دارد که در مکان‌های بازی و تفریح مشاهده می‌شود.

خصوصیت یا ویژگی محصولی که اجازه نمی‌دهد شن به داخل آن برود یا آسیب بزند.

ساندرا، یک اسم شخصی برای دختران.

سنگ‌ریزه‌های شنی، نوعی سنگ که از رسوبات شنی تشکیل شده است.

رولر شنی، وسیله‌ای برای صاف کردن و فشردن ماسه.

صابون شنی، صابونی که شامل ذرات ریز شن برای لایه‌برداری است.

صابون‌های شنی، صابون‌هایی که با ذرات شنی ساخته شده‌اند.

اجاق شنی، پدیده‌ای طبیعی که گردش ماسه در هوا ایجاد می‌کند.

خار شنی، گیاهی از خانواده آستریاسه که در مناطق گرم و خشک رشد می‌کند و دارای میوه‌های خارداری است.