sanguifluous
سنجیفلوئوس به معنای جریان یا کیفیتی است که شبیه به خون است یا بر آن تاکید دارد.
sanguimotor
پاسخی که به حرکت خون در بدن مربوط می‌شود.
sanguimotory
مربوط به عمل خون‌رسانی.
sanguinaceous
یعنی رنگ یا طبیعتی که به خون شبیه است.
sanguinaria
نامی که به گیاه خاصی اطلاق می‌شود که دارای خواص درمانی است.
sanguinarily
به شیوه‌ای خونی یا به شدت و بی‌رحمانه.
sanguinariness
وضعیتی خونی یا پر از خشونت و تیرگی.
sanguineless
بدون خون، به معنای عدم وجود خون یا زندگی، خصوصاً در شرایط یا وضعیت خاص.
sanguinely
با خوش‌بینی، به شکلی که نشان‌دهنده امیدواری و نگاه مثبت به آینده باشد.
sanguineness
حالت یا ویژگی خوش‌بینی و امیدواری، به ویژه در برابر مشکلات.
sanguineobilious
حالت یا شرایطی که شامل هر دو ویژگی خون و صفرا باشد.
sanguineophlegmatic
فردی که ترکیبی از دو نوع مزاج خون و بلغمی دارد و به تعادل احساسات کمک می‌کند.
sanguineousness
حالت یا ویژگی خونینی یا مملو از زندگی و انرژی.
sanguineovascular
سیستم عروقی متشکل از خون و عروق مرتبط با آن.
sanguines
رنگدانه‌ای عمیق و دودی که از کربن و آهن به دست می‌آید و در هنر برای طراحی و نقاشی استفاده می‌شود.
sanguinicolous
جاندارانی که در فرایند تغذیه به خون موجودات دیگر وابسته هستند.
sanguiniferous
ساختارهایی که خون را در بدن منتقل می‌کنند.
sanguinification
فرایند تولید و تشکیل خون در موجودات زنده.
sanguinis
اصطلاح علمی مورد استفاده برای توصیف ویژگی‌های خون.
sanguinism
سگونینیسم، اعتقادی است که به تأثیر نوع خون بر شخصیت انسان‌ها مرتبط است.
sanguinity
سگونیتی، به معنای خوشبینی و شادابی در نگرش و رفتار است.
sanguinivorous
سگونیوؤرس یعنی موجوداتی که به خون برای زنده ماندن نیاز دارند.
sanguinocholeric
سگونیوچولریک، به نوعی شخصیت اشاره دارد که ترکیبی از ویژگی‌های سعادتمند و پرانرژی است.
sanguinolency
سگونولنس یعنی وضعیتی که ویژگی خاصی از خون را نشان می‌دهد.
sanguinolent
سگونولنت به حالتی اطلاق می‌شود که با خون به شدت مرتبط است.
sanguinometer
خون‌سنج، ابزاری که برای اندازه‌گیری میزان خون یا محتوای خون در نمونه‌ها به کار می‌رود.
sanguinopoietic
خون‌ساز، اشاره به بافت‌ها یا فرآیندهایی که به تولید سلول‌های خونی کمک می‌کنند.
sanguinopurulent
خون‌آلود و چرکی، به جریان یا ترشحی اطلاق می‌شود که حاوی خون و عفونت است.
sanguinous
خون‌آلود، به مایعات یا ترشحات حاوی خون اشاره دارد.
sanguinuity
خونینگی، اشاره به حالت یا کیفیت فراوانی و غنای خون در یک منطقه دارد.
sanguisorba
ساکنیسوربا، نوعی گیاه با خواص درمانی که معمولاً در طب سنتی استفاده می‌شود.
sanguisorbaceae
خانواده‌ای از گیاهان گل‌دار در رده‌بندی گیاهی.
sanguisuge
نوعی زالو که از خون تغذیه می‌کند.
sanguisugent
گونه‌هایی از زالو که از خون دیگر موجودات تغذیه می‌کنند.
sanguisugous
موجوداتی که از خون دیگر موجودات تغذیه می‌کنند.
sanguivorous
حیواناتی که از خون موجودات دیگر تغذیه می‌کنند.
sanhedrim
دادگاهی باستانی در تاریخ یهود که مسئولیت امور دینی و قضایی را بر عهده داشت.
sanhedrin
سنهدرین، شورای عالی یهودیان در دوران باستان، مسئول رسیدگی به امور قانونی و دینی بود.
sanhedrist
سنهدرینی، فردی که عضوی از سنهدرین بوده و در مباحث دینی و قانونی شرکت کرده است.
sanhita
سانهیتا، اصطلاحی در متون هندو که به مجموعه سرودها و متون مقدس اشاره می‌کند.