sarcolemmous
سارکولموس، مربوط به سارکولما یعنی غشای سلولی الیاف عضلانی است.
sarcoline
سارکولین، ترکیبی شیمیایی است که به بررسی و تحلیل عضلات کمک میکند.
sarcolysis
سارکولیز، فرآیندی است که در آن بافت عضلانی تجزیه میشود.
sarcolite
سارکولیت، نوعی ماده معدنی است که در برخی شرایط خاص در بافتهای عضلانی یافت میشود.
sarcolyte
سارکولیت، نوعی بافت نرم که در برخی از موجودات زنده وجود دارد.
sarcolytic
سارکولیتیک، مربوط به تجزیه بافتهای عضلانی.
sarcology
سارکولوژی، علم مطالعه بافتهای عضلانی و خصوصیات آنها.
sarcologic
سارکولوژیک، مربوط به علم مطالعه عضله و عملکرد آن.
sarcological
سارکولوژیک، مرتبط با علم و پژوهش در زمینه عضلات.
sarcologist
سارکولوژیست، فردی که در زمینه مطالعه بافتهای عضلانی تخصص دارد.
sarcomatoid
سارکوماتوئید به نوعی از تومورها اطلاق میشود که ویژگیهای سارکوم را دارند ولی در بعضی جنبهها متفاوت هستند.
sarcomatosis
سارکوماتوذیس به حالت وجود چندین تومور سارکومایی در بدن اشاره دارد.
sarcomatous
سارکوماتوز به نوعی از بافتها اشاره دارد که مربوط به سارکوم هستند و ممکن است ویژگیهای خاصی داشته باشند.
sarcomeric
ساکرومریک به پروتئینها و ساختارهای موجود در عضلات اشاره دارد که مهم برای عملکرد آنها هستند.
sarcophaga
سارکوفاگا به جنسی از مگسها اطلاق میشود که معمولاً با تغذیه از لاشهها مرتبط است.
sarcophagal
ساکروفاگال به ساختارها و شرایط مربوط به ساکروم اشاره دارد که به گوارش مرتبط هستند.
sarcophagy
سارسوفاگی به معنی خوردن گوشت مرده و تجزیه آن توسط حیوانات است.
sarcophagid
حشرهای از خانواده سارسوفاگید، که نقشهایی در تجزیه و پوسیدگی دارد.
sarcophagous
سارکوفاگوس، به موجوداتی اطلاق میشود که غذای اصلی آنها گوشت است.
sarcophaguses
سارکوفاگوسها، جعبههای سنگی یا چوبی هستند که معمولاً برای دفن مردگان استفاده میشوند.
sarcophile
سارکوفیل به افرادی اطلاق میشود که به مقبرهها و تاریخ آنها علاقه دارند.
sarcophilous
سارکوفیلو به گیاهان یا موجوداتی اطلاق میشود که در زمینهای غنی از مواد آلی تجزیه شده رشد میکنند.
sarcophilus
سارکوفیلوس، نام علمی گروهی از حیوانات گوشتخواری است که در استرالیا یافت میشوند.
sarcoplasma
سارکوافلاسم، به سیتوپلاسم درون سلولهای عضلانی اطلاق میشود.
sarcoplasmatic
سارکوپلاسماتیک، مربوط به سیتوپلاسم ماهیچه و ساختارهای آن.
sarcoplasmic
سارکوپلاسمی، مرتبط با پروتئینها و ساختارهای موجود در سیتوپلاسم عضلات.
sarcoplast
سارکوپلاست، ساختاری در سلولهای ماهیچهای که در توسعه و نگهداری عضلات نقش دارد.
sarcoplastic
سارکولاستیک، مربوط به تغییرات ساختاری در عضلات هنگام رشد یا فعالیت.
sarcopoietic
سارکوپوئیتیک، مربوط به تولید و رشد بافتهای عضلانی.
sarcopsylla
سارکوسیللا، یک جنس از مگسها که معمولاً به کشاورزی آسیب میزنند.
sarcopsyllidae
سارکوپسیدیده، خانوادهای از حشرات که به عنوان انگل شناخته میشوند و معمولاً بر روی حیوانات زندگی میکنند.
sarcoptes
سارکوپتس، جنسی از مایتها که انگلهای خارجی را به وجود میآورد و باعث ایجاد بیماریهایی مانند گال میشود.
sarcoptic
سارکوپتیک به نوعی عفونت پوست اشاره دارد که به واسطه مایتهای ساقهای ایجاد میشود.
sarcoptid
سارکوپتید، به یک گروه از مایتها اشاره دارد که به عنوان انگلهای پوستی شناخته میشوند.
sarcoptidae
سارکوپتیده، خانوادهای از مایتها که شامل گونههای مختلفی هستند که میتوانند به انسان و حیوانات آسیب برسانند.
sarcorhamphus
سارکورامفوس، جنسی از پرندگان لاشخور است که در قارههای آمریکا زندگی میکنند و به پاکسازی محیط کمک میکنند.