satinbush
بوته ساتین به نوعی از گیاهان اشاره دارد که دارای گلهای جذاب و زیبا میباشد.
satine
ساتین به نوعی از پارچه نرم و لطیف اشاره دارد که به طور خاص در لباسهای مجلل کاربرد دارد.
satined
ساتین به سطحی اشاره دارد که ظاهری نرم و درخشان دارد.
satinfin
سازه ساتینفین، نوعی ماهی است که به خاطر زیبایی و رنگهای جالبش شناخته میشود.
satinflower
گل ساتین، نوعی گل با رنگهای زیبا و بافت نرم است که در باغها رشد میکند.
satininess
نرمی ساتینی به کیفیت و بافت نرم و درخشان پارچهای اشاره دارد.
satining
ساتینی کردن به فرآیند افزودن بافت و درخشندگی مشابه ساتن به مواد اشاره دارد.
satinite
ساتینیت، نوعی سنگ قیمتی است که به خاطر درخشندگی و زیبایی اش مورد توجه قرار میگیرد.
satinity
نرمی ساتینی به حالت نرم و لطیف بافت اشاره دارد که حس خوبی را منتقل میکند.
satinleaf
برگ مخملی، نوعی درخت که به خاطر برگهای براق و صافش شناخته میشود.
satinleaves
برگهای مخملی، برگهای براق و نازک از گیاهان که در نور زیبا به نظر میرسند.
satinlike
شبیه ساتن، به معنی داشتن ویژگیهای مشابه با پارچه ساتن، بهویژه نرم و براق بودن.
satinpod
کپسول مخملی، نوعی کپسول بذر که پوششی نرم و براق دارد.
satinpods
کپسولهای مخملی، کپسولهای بذر از گیاهانی با پوست نرم و درخشان.
satins
ساتنها، نوعی پارچه نرم و درخشان که معمولاً برای لباسهای رسمی و زیبا استفاده میشود.
sation
محل یا ساختمان عمومی که در آن مسافران وسیله نقلیه عمومی را سوار و پیاده میشوند.
satireproof
شخصی که به راحتی تحت تأثیر طنز یا تمسخر قرار نمیگیرد.
satyresque
شخصیت یا سبکی که ویژگیهای خاص و شورشگرانه دارد و به طنز پرداخته میشود.
satyress
شخصیتی که به عنوان زن ستیرا یا نماد دیگران با ویژگی های شیطنت و جذبه دیده میشود.
satyriases
اشکال یا تفسیرهای مختلف از مشهورترین شخصیتهای افسانهای ستیرا.
satyric
توصیفی که به طنز و لحن شوخیآمیز مرتبط با ستیرا اشاره دارد.
satyrical
نوعی طنز که با استفاده از شوخی و نقد اجتماعی به موضوعات اشاره میکند.
satirically
به طور طنزآمیز، انتقادی و به شیوهای تیغ و تند به مسائل اشاره میکند.
satiricalness
ویژگی یا حالت طنزآمیزی که در نوشته یا گفتاری وجود دارد.
satyridae
خانوادهای از پروانهها که در طبیعت به وضوح دیده میشوند.
satyrinae
زیرخانوادهای از پروانهها که تنوع زیادی از نظر رنگ و زیستگاه دارند.
satyrine
به نوعی از پروانهها اشاره دارد که متعلق به زیرخانواده ساتیرینه هستند.
satyrion
ساتیریون (Satyrion) نوعی گیاه دارویی است که معمولاً در مناطق خاصی رشد میکند.
satirisable
قابل هجویه، به معنی این است که یک موضوع یا موضوع به گونهای است که میتوان آن را به نقد کشید.
satirisation
عمل هجو کردن یا به نقد کشیدن شخص یا موضوعی به شیوهای انتقادی و کنایهآمیز.
satiriser
هجوگر به شخصی اطلاق میشود که به نقد و هجو موضوعها و افراد میپردازد.
satirism
یک سبک هنری یا ادبی که در آن از هجو برای نقد و تحلیل استفاده میشود.
satyrism
ساتیریسم مفهوم موجودات افسانهای است که به نیمه انسان و نیمه بز شباهت دارند.
satirizable
قابل سخره گرفتن یا تمسخر کردن، به چیزی گفته میشود که ویژگیهایی دارد که میتواند به شکل طنز نمایش داده شود.
satirizer
شخصی که از طنز برای انتقاد و تمسخر استفاده میکند.
satirizers
جمع سخرهگیران، به افراد اشاره دارد که از طنز برای انتقاد استفاده میکنند.
satyrlike
مربوط به ساتیر، به طور معمول اشاره به ویژگیهایی از طنز و شیطنت دارد.
satyromaniac
شخصی که به طور غیرطبیعی تمایل به رفتارهای جنسی دارد، به ویژه به نوعی عشق حسیب و لذت جویانه.
satisdiction
رضایت، حالتی از اطمینان و خوشنودی به سبب برآورده شدن نیازها و خواستهها.