saviouress
نجات‌دهنده زن؛ به زنی اشاره می‌کند که در موقعیت‌های نجات‌دهی فعال است.
saviourhood
وضعیت یا حالت نجات‌دهنده بودن، به ویژه در زمان‌های نیاز.
saviourship
سعادت، مفهوم اینکه شخصی به عنوان نجات‌دهنده‌ی دیگران شناخته می‌شود و به آنها کمک می‌کند.
savitar
ساویتر، در اساطیر هندو، به عنوان خدای حرکت و نور شناخته می‌شود.
savitri
ساویتری، شخصیتی است که نماد وفاداری و عشق در افسانه‌ها و داستان‌های هندی است.
savoyed
سویید، به معنای برگ‌ها خاص به یک نوع سبزیجات خاص مانند کلم که در ظروف خاص استفاده می‌شود.
savoying
سویید، فرآیند آماده‌سازی سبزیجات برای استفاده در غذا، به ویژه بافت و طعم را بهبود می‌بخشد.
savola
سالو، نوعی سبزی خوراکی است که به عنوان یک ماده اصلی در غذاها و سالادها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
savonarolist
ساووناریالیست، شخصی که به تعلیمات و اصول جورجو ساوانرولا، اصلاح‌طلب ایتالیایی قرن ۱۵ معتقد است.
savonnerie
سورنری به کارخانه یا مکانی اطلاق می‌شود که در آن صابون ساخته می‌شود.
savorer
مغتنم‌دار، شخصی که از طعم و عطر مواد غذایی یا نوشیدنی‌ها لذت می‌برد.
savorers
مغتنم‌داران به افرادی اطلاق می‌شود که از طعم و عطر غذاها یا نوشیدنی‌ها لذت می‌برند.
savorier
مغتنم‌دار، شخصی که علاقه به لذت بردن از غذاهای خوشمزه دارد.
savoriest
خوشمزه‌ترین به وصف غذای بسیار خوش طعمی اطلاق می‌شود.
savorily
به شکل لذت‌بخش و با طعمی خوشایند.
savoriness
کیفیت یا حالت لذت‌بخش و خوش‌طعم بودن.
savoringly
به طور لذت‌بخش و با طعمی جذاب.
savorless
بدون طعم یا لذت.
savorlessness
کیفیت یا حالت بی‌طعم بودن.
savorly
با طعم و حس لذت‌بخش.
savorous
سازگاری با طعم و عطر خوب و لذت‌بخش، مخصوصاً در مورد غذا و نوشیدنی‌ها.
savorsome
حاوی طعمی خوب و خوشایند، معمولاً در زمینه غذا.
savourer
کسی که از طعم و لذت غذاها لذت می‌برد و آنها را تحسین می‌کند.
savourers
افرادی که از طعم و لذت غذاها لذت می‌برند.
savourier
کسی که به طعم‌های خوب توجه بیشتری دارد و باهوش‌تر در تشخیص آنها است.
savouriest
بیشترین خوشمزگی و طعم را دارد، به ویژه در غذاها.
savourily
به معنای لذت‌بخش یا خوشمزه با طعمی خوب و دلپذیر.
savouriness
کیفیت یا حالت خوشمزه بودن غذا.
savouringly
به شیوه‌ای که لذت و طعم خوبی را نشان می‌دهد.
savourless
به معنای بدون طعم یا لذت.
savourous
به معنای خوشمزه و لذت‌بخش.
savssat
اصطلاح نادری که معنای مشخصی در زبان ندارد.
sawah
ساوا، مزارع برنجی است که معمولاً در مناطق گرمسیری مانند اندونزی یافت می‌شود و به کشت برنج اختصاص یافته است.
sawaiori
سواوری، یک هنر سنتی است که شامل تکنیک‌های خاص و زیبایی‌شناسی فرهنگی می‌شود.
sawali
ساوالی، ماده‌ای است که معمولاً در هنرهای دستی و صنایع دستی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
sawan
ساوان، دوره‌ای از سال است که معمولاً با باران‌های سنگین و رطوبت زیاد همراه است.
sawarra
ساوارا، یک جشن یا مراسمی است که نمایش‌دهنده فرهنگ و سنت‌های محلی است.
sawback
ساوبک، ابزاری است که معمولاً برای برش چوب و کارهای نجاری استفاده می‌شود.
sawbelly
ماهى sawbelly نوعی ماهى است که به خاطر شکل خاص خود شناخته می‌شود.
sawboneses
سوراخ‌کنندگان به پزشکان جراحی قدیم اطلاق می‌شود که معمولاً در شرایط دشوار به جراحی می‌پرداختند.