sawbwa
sawbwa اصطلاحی است که به فردی اشاره دارد که خود را با درشت‌گویی و خودستایی معرفی می‌کند.
sawder
sawder ماده‌ای است که برای جوش دادن و اتصال امور فلزی به کار می‌رود.
sawdusty
sawdusty به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که به سوی باقی‌مانده‌های چوبی و گرد و غبار چوبی مربوط می‌شود.
sawdustish
sawdustish به حالت یا بویی اشاره دارد که شبیه به گرد و غبار چوبی است.
sawdustlike
شبیه به خاک اره، به موادی اطلاق می‌شود که دارای بافتی شبیه به ذرات کوچک و نرم از چوب بریده شده هستند.
sawdusts
ذرات ریز و نرم چوب که در هنگام بریدن چوب به وجود می‌آیند.
sawer
شخصی که برش چوب را انجام می‌دهد، معمولاً با استفاده از اره.
sawers
جمع اره‌کش، افرادی که در بریدن چوب تخصص دارند.
sawflom
جریانی که مربوط به حرکت و پراکندگی خاک اره است.
sawings
برش‌های حاصل از بریدن چوب، معمولاً در اندازه‌ها و شکل‌های مختلف.
sawish
احساس دلتنگی و نبودن در کنار شخص یا مکانی که دوست دارید.
sawlike
چیزی که به شکل یا ویژگی یک اره باشد.
sawlshot
شکست یا اشتباه در یک شلیک مرتبط با اره.
sawmaker
شخصی که اره می سازد.
sawmaking
عمل ساخت اره.
sawman
شخصی که به فعالیت‌های مرتبط با اره زنی می‌پردازد.
sawmiller
نجاری که کارش تبدیل چوب خام به تخته و سایر محصولات چوبی است.
sawmilling
فرایند تبدیل چوب خام به محصولات چوبی در کارخانه‌های نجاری.
sawmon
نوعی ماهی آب شیرین که به دلیل طعم خود مشهور است.
sawmont
اصطلاحی نادر که معمولاً در زبان‌های مختلف کاربرد ندارد.
sawneb
نامی تخیلی که می‌تواند به عنوان نام شخصیت در داستان‌ها استفاده شود.
sawney
لقب یا نام مستعار که ممکن است در فرهنگ‌های خاص استفاده شود.
sawneys
سوانیز به افرادی اطلاق می‌شود که در ساخت و استفاده از اره مهارت دارند.
sawny
سوانی به معنای توانمند و با مهارت در کارهای دستی است.
sawnie
سوانی به فردی اشاره دارد که در زمینه‌های ساختمانی و نجاری تخصص دارد.
sawsetter
تنظیم‌کننده اره به فردی گفته می‌شود که تیغه‌های اره را برای برش مناسب تنظیم می‌کند.
sawsharper
تیغه‌زن اره به فردی اطلاق می‌شود که تیغه‌های اره را تیز می‌کند.
sawsmith
سازنده اره به فردی گفته می‌شود که اره‌ها را می‌سازد و طراحی می‌کند.
sawt
واژه‌ای که برای توصیف صدای بریده شدن یا کاری از ابزار برش مانند اره استفاده می‌شود.
sawteeth
دندانه‌های یک اره که برش را انجام می‌دهند و معمولاً به شکل تیز و مثلثی طراحی شده‌اند.
sawtimber
چوبی که برای بریدن و آماده‌سازی برای استفاده در ساخت و ساز یا تولید مبلمان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
sawway
مسیر یا جاده‌ای که به سمت محلی که اره‌ها یا ابزارهای برش ذخیره می‌شوند، هدایت می‌شود.
sawworker
شخصی که با ابزار اره کار می‌کند و معمولاً در صنایع چوب مشغول به کار است.
sawwort
گیاهی از خانواده کاسنی که در طب سنتی و به عنوان دارو استفاده می‌شود.
saxaul
درخت ساکسول، نوعی درخت است که عموماً در مناطق بیابانی و خشک یافت می‌شود و به ویژه در آسیای مرکزی رشد می‌کند.
saxboard
ساکس‌برد، ساز موسیقی جدید و مدرنی است که به طور خاص طراحی شده است.
saxcornet
ساکس‌کرنت، نوعی ساز بادی است که ترکیبی از ساکسیفون و کرنت می‌باشد.
saxicava
ساکسیکاوا، نوعی گیاه است که در مناطق سنگی و سخت رشد می‌کند.
saxicavous
ساکسیکاوس به ساختارهای خاص گیاهی اشاره دارد که در زیست‌شناسی و بوم‌شناسی مورد توجه است.
saxicola
ساکسی‌کولا، جنس از پرندگانی است که معمولاً در زیستگاه‌های مختلف زندگی می‌کنند.