scabwort
نوعی گیاه دارویی که در درمان برخی بیماری‌ها کاربرد دارد.
scacchic
المان یا ماده‌ای که به نوع خاصی از خواص شیمیایی اشاره دارد.
scacchite
نوعی ماده معدنی که در سنگ‌ها یافت می‌شود.
scaddle
به معنای حرکت سریع یا دویدن.
scaean
دروازه اسکیان، دروازه‌ای معروف در افسانه‌های یونان باستان که به شهر تروا اشاره دارد.
scaena
اسکنا، در معماری تئاتر به صحنه بازی اشاره دارد.
scaff
داربست، ساختاری موقت که برای تسهیل کار در ارتفاع ساخته می‌شود.
scaffer
سکافر، فردی که مسئول نظارت بر کار در ارتفاع یا کارهای داربست است.
scaffery
داربست، اشاره به ساختار کارگاهی برای حفاظت از کارگران در ارتفاع.
scaffy
داربست، به نوعی ساختار غیرمحکم و موقت اشاره دارد.
scaffie
اسکافی، نوعی نژاد سگ که به خاطر شخصیت دوستانه‌اش شناخته می‌شود.
scaffle
اسکافل، ابزاری برای حمایت و نگهداری در ساخت و ساز.
scaffoldage
اسکافلج، سیستم ساختاری که به حفظ ایمنی کارگران در محل‌های ساختمانی کمک می‌کند.
scaffolder
سازنده اسکافل، شخصی که مسئول نصب و نگهداری سازه‌های حمایتی در ساخت و ساز است.
scaglia
اسکالیا، ماده‌ای طبیعی که در هنر برای ایجاد بافت استفاده می‌شود.
scagliolist
اسکالیولیست، هنرمندی که در ساخت مجسمه با استفاده از اسکالیا تخصص دارد.
scaife
اسکیف، سنگی که برای تیز کردن ابزارآلات به کار می‌رود.
scala
اسکالا، زبانی برای برنامه‌نویسی شی‌گرا و تابعی.
scalableness
قابلیت مقیاس‌پذیری، توانایی سیستم برای افزایش حجم کار بدون کاهش عملکرد.
scalably
به صورت مقیاس‌پذیر، به گونه‌ای که قابلیت گسترش و افزایش حجم کار را داشته باشد.
scalade
اسکالا، نوعی خودروی لوکس و ورزشی
scalades
اسکالاها، انواعی از خودروهای لوکس و ورزشی.
scalado
اسکالا، اصطلاحی در زبان لاتین که به شکل و ویژگی های خاص چیزها اشاره دارد.
scalados
اسکالادوس، جمع اسکالا، اشاره به اشکالی با ویژگی‌های مشابه در تعداد بیشتر.
scalae
اسکالا، جمع اسکالا، به صعود یا پله در یک ساختار یا اصطلاحات معماری اشاره دارد.
scalage
اسکلاژ، اشاره به اندازه‌گیری و تعیین مقیاس یک پروژه یا برنامه.
scalages
اسکلاژها، جمع اسکلاژ، به مقیاس‌ها و اندازه‌گیری‌های مختلف در پروژه‌ها اشاره دارد.
scalare
اسکالا کردن، به معنای تنظیم یا مقیاس‌گذاری نتایج و شیوه‌ها با توجه به داده‌های دریافتی.
scalares
اسکاراها، نوعی ماهی آب شیرین به خانواده ی ماهی‌های گوشت‌خوار و از خانواده ی چینی‌ها تعلق دارند.
scalary
مقیاس‌دار به معنای استفاده از روش‌هایی است که در آنها اندازه‌گیری مقیاس‌ها و نسبت‌ها انجام می‌شود.
scalaria
اسکاریا، جنسی از حلزون‌های دریایی که در اقیانوس‌ها و دریاها یافت می‌شوند.
scalarian
به رویکردها و روش‌های علمی اشاره دارد که به مقیاس‌ها و روابط مقیاس‌دار پرداخته می‌شوند.
scalariformly
به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن اعضای گیاه به طور لایه‌لایه و منظم کنار هم قرار می‌گیرند.
scalariidae
خانواده‌ای از ماهی‌ها که شامل انواع مختلف ماهی‌های آب شیرین است.
scalarwise
به طرز اسکالر، اصطلاحی است که به روش‌های ساده‌تر و اجزای یک بعدی اشاره دارد.
scalation
اسکالاسیون، به معنای افزایش یا تحول در یک وضعیت یا چیز.
scalawaggery
شیطنت، به معنای اعمال شوم و بی‌شرمانه.
scalawaggy
شیطنت‌آمیز، به معنای رفتارهای شیطنت‌آمیز و بی‌قید.
scaldberry
توکلی داغ، میوه‌ای با طعمی خاص و متمایز.
scalder
اسکالدر، وسیله‌ای برای گرم کردن یا پخته کردن مواد غذایی.