scaliger
اسکالیگر، نام یک عالم و فیلسوف است که به تاریخ‌نگاری و فلاسفه مهم نیز مرتبط می‌شود.
scaliness
فلس‌داری به حالتی اشاره دارد که پوست یا سطحی دارای فلس‌های ریز است.
scalings
اندازه‌گیری و مقیاس‌گذاری اجزای مختلف، به ویژه در معماری و طراحی، به معنی استخراج تناسبات دقیق است.
scalytail
دمی که دارای فلس‌ها یا پوسته‌ای خاص است، معمولاً در برخی از جانوران دیده می‌شود.
scall
ابزاری برای اندازه‌گیری عمق یا فاصله در دریا، معمولاً در دریانوردی کاربرد دارد.
scallage
مقیاس و نسبت‌های مختلف در طراحی و ساخت سازه‌ها، نشان‌دهنده نسبت صحیح اجزای مختلف است.
scallawaggery
رفتارهای شیطنت‌آمیز و شلوغ، معمولاً به‌گونه‌ای که سبب ناراحتی یا مشکل برای دیگران نمی‌شود.
scallawaggy
به‌معنی ویژگی‌های شیطنت‌آمیز و دوست‌داشتنی، معمولاً در مورد افراد جوان استفاده می‌شود.
scalled
صدا زدن یا فرخواندن کسی یا چیزی، بیان یک نام برای شخص یا شیء.
scallola
نوعی غذا یا مواد غذایی دریایی که شباهت به صدف دارد.
scallom
یک نوع خاص از مواد غذایی یا ترکیب در آشپزی، معمولاً مربوط به غذاهای دریایی.
scalloper
شخصی که به جمع آوری صدف‌ها یا اسکالوها می‌پردازد.
scallopers
جمع اسکالاپرها، اشاره به گروهی از افرادی که به جمع آوری صدف‌ها می‌پردازند.
scallopwise
به شکل یا روشی که مربوط به پخت و یا سرو اسکالوپ‌ها باشد.
scalls
کلمه‌ای است به معنای شنا کردن یا حرکت کردن در آب به طرز آسان و سریع.
scalma
سبکی خاص در هنر یا معماری که نمایانگر روش‌ها و تکنیک‌های مخصوص خود است.
scalodo
روشی خاص برای اطمینان از صحت و دقت داده‌ها.
scalogram
نموداری که تغییرات فرکانس یا دامنه یک سیگنال را در طول زمان نمایش می‌دهد.
scaloni
عنصری معماری که به یک ساختار یا طراحی خاص اشاره دارد.
scalops
نوعی غذای دریایی که معمولاً به عنوان پیش‌غذا یا غذا اصلی سرو می‌شود.
scalopus
اسکالوپوس، نوعی موش‌خرما، جانوری است که به طور خاص به حفر تونل‌ها در زیر زمین معروف است.
scalpeen
اسکالپین، ابزاری برای بالاکردن و کنده‌کاری با دقت بالا است.
scalpellar
اسکالپلار، نوعی تیغه جراحی است که برای برش‌های دقیق طراحی شده است.
scalpellic
اسکالپلکی به معنای دقت و مهارت‌های بسیار بالا، به‌ویژه در کارهای ظریف است.
scalpellum
اسکالپلم به تیغه‌ای جراحی اطلاق می‌شود که برای برش‌های دقیق کاربرد دارد.
scalpellus
اسکالپلوس، نوعی ابزار برش با طراحی خاص برای دقت و کنترل بیشتر است.
scalpless
بدون پوست سر، به معنای عدم داشتن پوست یا پوشش روی سر است.
scalpra
اسکالپرا، اصطلاحی در پزشکی که به شرایط خاصی از پوست اشاره دارد.
scalpriform
شکل مشابه به تیغ، معمولا در توصیف اشیاء یا موجودات زنده استفاده می‌شود.
scalprum
اسکالپروم، اصطلاحی در آناتومی که به بخش خاصی از بدن اشاره دارد.
scalpture
اصطلاحی برای ابراز مجسمه‌سازی، به ویژه در زمینه هنر.
scalt
به معنای حذف یا پاک‌سازی از موارد غیرضروری.
scalx
Scalx یک اصطلاح تکنولوژیک برای توصیف یک نوع نرم‌افزار یا فناوری جدید است که در صنعت استفاده می‌شود.
scalz
Scalz یک پلتفرم یا ابزار برای مدیریت و پردازش داده‌های پیچیده است.
scamander
Scamander یک موجود یا ویژگی خاص در افسانه‌ها یا داستان‌ها است.
scamandrius
Scamandrius یک شخصیت افسانه‌ای است که در فرهنگ‌های قدیمی به عنوان قهرمان شناخته می‌شود.
scamble
Scamble به معنای به هم ریختن یا مخلوط کردن است.
scambled
Scambled به معنای به هم ریخته یا مخلوط شده است.
scambler
اسکمبلر، ابزاری است که برای پنهان کردن یا تغییر اطلاعات به منظور حفاظت از حریم خصوصی و هویت در دنیای دیجیتال استفاده می‌شود.
scambling
اسکمبلینگ، فرآیندی است که در آن اطلاعات به گونه‌ای تغییر می‌یابد تا قابل شناسایی نباشد و امنیت داده‌ها افزایش یابد.