scapulopexy
اسکاپولوپکسی، یک روش جراحی که به منظور ثابت کردن تیغه شانه انجام می‌شود.
scapuloradial
اسکاپولورادیال، معطوف به منطقه‌ای که تیغه شانه و استخوان شعاعی را به هم متصل می‌کند.
scapulospinal
اسکاپولواسپاینال، در ارتباط با نواحی و ساختارهای بین تیغه شانه و ستون فقرات است.
scapulothoracic
اسکاپولوتوراسیک، به حرکات و ارتباطات بین تیغه شانه و قفسه سینه اشاره دارد.
scapuloulnar
لیگامنتی که استخوان‌های اسکیپولا و اولنا را به هم متصل می‌کند.
scapulovertebral
منطقه‌ای که در آن اسکیپولا و ستون فقرات با هم ارتباط دارند.
scapus
بخشی از آناتومی که در حشرات و گیاهان قابل مشاهده است.
scarabaean
اشاره به سوسک‌ها و رفتارهای ویژه آن‌ها که به مدفوع وابسته هستند.
scarabaei
نوعی سوسک که به خانواده اسکارا بیان تعلق دارد.
scarabaeidae
خانواده‌ای از سوسک‌ها که شامل اسکاراب‌ها و گونه‌های مرتبط است.
scarabaeidoid
scarabaeidoid به گونه‌ای از سوسک‌ها اشاره دارد که دارای ویژگی‌های خاصی از جمله شکل بدن و رفتار است.
scarabaeiform
scarabaeiform به ساختاری اشاره دارد که شبیه سوسک‌های خانواده Scarabaeidae است.
scarabaeinae
scarabaeinae یکی از زیرخانواده‌های سوسک‌ها است که به خاطر فعالیت‌های خاصشان مانند غلتاندن مدفوع شناخته می‌شوند.
scarabaeus
scarabaeus به یک جنس از سوسک‌ها در خانواده Scarabaeidae اشاره دارد که شامل گونه‌های خاصی هستند.
scarabaeuses
scarabaeuses به شکل جمع از سوسک‌ها اشاره دارد که در تاریخ و فرهنگ‌ها اهمیت خاصی داشته‌اند.
scarabee
scarabee به نوعی سوسک به ویژه در فرهنگ‌های باستانی اشاره دارد که نمادهای خاصی دارند.
scaraboid
اسکارابوئید، یک اصطلاح علمی که به اشیایی با شکل یا ویژگی‌های مشابه به سوسک‌های سراب اشاره دارد.
scaramouche
اسکاراموش، شخصیتی در تئاتر کمدی که معمولاً به عنوان فردی باهوش و فریبنده شناخته می‌شود.
scarborough
اسکاربرو، یک شهر در سواحل شمال شرقی انگلستان که به خاطر سواحل آن شناخته شده است.
scarcelins
اسکارسلین‌ها، موجودات یا اشیایی که دارای الگوها یا ویژگی‌های خاص و نمایان هستند.
scarcement
سکارسمنت، بخشی از دیوار یا ساختمان که ویژگی‌های خاص و تاریخی دارد.
scarcen
اسکارسن، به کاهش موجودی یا تعداد اشاره دارد به ویژه در زمینه منابع طبیعی.
scarceness
کمبود، نایابی یا کمبود در دسترس بودن چیزی.
scarcy
یک صفت برای توصیف چیزی که غیر عادی یا غیر معمول است.
scards
کارت‌هایی که در بازی‌ها یا مجموعه‌ها استفاده می‌شوند.
scarebabe
یک شخصیت یا موجود ترسناک، معمولاً در داستان‌ها یا فیلم‌ها.
scarebug
موجود ترسناک، معمولاً در قصه‌ها به عنوان بخشی از فرهنگ ترس.
scarecrowy
مربوط به موجودات ترسناک یا ترسناک، به ویژه در باغ‌ها.
scarecrowish
شبیه به کاه‌زن، اشاره به چیزی که حالت و ظاهری شبیه به کاه‌زن دارد.
scareful
محتاط و نگران، به ویژه در موقعیت‌های خطرناک.
scarehead
صحنه یا شخصی که باعث ترس و یا وحشت می‌شود.
scarey
ترسناک، به ویژه در مورد داستان‌ها یا موقعیت‌های وحشت‌آور.
scareproof
ضد ترس، یا نشان دادن مقاومتی در برابر ترس.
scarer
شخصی یا چیزی که باعث ترس و وحشت می‌شود.
scarers
شخص یا چیزی که باعث ترس می‌شود.
scaresome
چیز یا موقعیتی که باعث ترس می‌شود.
scarface
شخصی با زخم یا علامت روی صورت، همچنین عنوان یک فیلم معروف.
scarfe
نوعی پوشش پارچه‌ای که گردن را می‌پوشاند.
scarfer
شخصی که شال می‌پوشد.
scarfy
دارای ظاهری شال‌پوش یا شیک.