به‌طور پراکنده یا نامنظم، بدون نقص یا ترتیب.

حالت پراکنده بودن، بی نظمی یا عدم تمرکز.

چیزی که باعث پراکندگی می‌شود، معمولاً به ایده‌ها یا اشیاء.

چیزها یا افرادی که باعث پراکندگی می‌شوند.

پراکنده و بی‌نظم، به ویژه در مورد رفتار یا افکار

پراکنده و ناپیوسته، به طور خاص در مورد اشیاء یا ایده‌ها

به طور پراکنده یا به طور بی‌نظم

کسی یا چیزی که به طور پراکنده و بدون نظم پرسه‌زنی می‌کند

پراکندگی یا بی‌نظمی، به ویژه در مورد اشیاء یا اطلاعات

شخصی که در محیط خود به طور نامناسب و پراکنده رفتار می‌کند

محل پخش، فضایی که در آن اشیاء یا آثار باستانی به طور پراکنده یافت می‌شود.

اسکتس، طرح‌های سریع و ابتدایی برای نمایش ایده‌ها یا مفاهیم.

اسکتولا، ابزاری که معمولاً برای جابجایی یا مخلوط کردن مواد استفاده می‌شود.

سکاچورین، اصطلاحی برای توصیف جریانی که به طرز ناپایداری در حال خارج شدن است.

پوست، لایه‌ای از پوست یا پوشش بر روی سطح یک موجود زنده.

کف، لایه‌ای سفید از حباب‌های آب که بر روی سطح آب تشکیل می‌شود.

مکانی که خطرناک و ناپایدار است.

حالت سکوت یا خنثی که به هنگام نامیدی تجربه می‌شود.

جسم‌های بی‌ارزش یا آشغال‌هایی که به‌طور نامنظم و بدون نظافت در یک مکان پراکنده شده‌اند.

شخصی که غذا یا اشیاء ارزشمند را در مکان‌های دورافتاده یا زباله‌ها جستجو می‌کند.

وضعیت بی‌نظمی و هرج و مرج ناشی از آلودگی و عدم نظافت.

مکانی که اشیاء فاسد یا شکسته جمع‌آوری می‌شوند.

جستجو و یافتن چیزهای مفید، به ویژه در شرایط سخت.

عمل یا فرایند جست‌وجو برای مواد یا اشیاء قابل استفاده.

تمایل به بازیابی و استفاده از مواد یا اشیاء دور ریخته شده به شیوه‌ای خلاقانه.

وضعیت یا ویژگی شخصی که در بازیابی مواد یا اشیاء مهارت دارد.

صدای ناگهانی و بلند که معمولاً نشانه‌ی ترس یا شگفتی است.

صدای ناگهانی و آرایه‌ای که به طور غیرمنتظره‌ای برانگیخته می‌شود.

یادداشت سریع یا طراحی ساده و سریع، معمولاً برای یادآوری یا ایده‌پردازی.

نوعی کانی که در زمینه زمین‌شناسی مورد بحث قرار می‌گیرد.

سبکی خاص از طراحی یا هنر که به یک منطقه خاص تعلق دارد.

بخشی از ساختار چشم که به عنوان محافظ و پشتیبانی عمل می‌کند.

نوعی سکه قدیمی که در تاریخ مالی برخی از کشورها استفاده می‌شد.

نوعی پوشاک یا لباس که در فرهنگ یا سنت خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اسکلالجیا، اصطلاحی است که به درد در روح یا روحیه اشاره دارد.

اسکلرات، به فردی بدکار و شرور اطلاق می‌شود.

اسکلرایت به معنای ارتکاب اعمال جنایتکارانه است.

اسکلیدوسور، نوعی دایناسور است که به خاطر ویژگی‌های خاصش شناخته می‌شود.

اسکلیدوسوری به گروهی از دایناسورها اشاره دارد که در نوع خود خاص هستند.

اسکلیدوسرروئید، به دایناسورهایی که به اسکلیدوسور ارتباط دارند اشاره دارد.