scarfless
بدون شال، به وضعیتی اطلاق میشود که فرد بدون پوشش گردن است و ممکن است در شرایط آب و هوایی خاصی قرار گیرد.
scarflike
شبیه به شال، به هر نوع کالایی اطلاق میشود که خصوصیات ظاهری یا عملکردی مشابه شال را دارد.
scarfpin
سنجاق شال، ابزاری است که برای ثابت نگه داشتن شال یا روسری در جای خود استفاده میشود.
scarfpins
سنجاقهای شال، ابزارهای زینتی هستند که برای ثابت نگه داشتن شال یا روسریها استفاده میشوند.
scarfwise
از نظر شال، به دلیلی مرتبط با استفاده یا ویژگیهای شال اشاره دارد.
scarid
اسکارید، نام یک خانواده از ماهیها است که تفاوتهای خاصی در ویژگیها و زیستگاههایشان دارند.
scaridae
Scaridae خانوادهای از ماهیها است که شامل ماهیهای طوطی میشود، این ماهیها به دلیل شکل و رنگهای جذابشان معروف هستند.
scarification
Scarification عمل ایجاد زخمهای عمدی بر روی پوست است که ممکن است به دلایل فرهنگی، اجتماعی یا زیباییشناختی انجام شود.
scarificator
Scarificator ابزاری است که برای ایجاد زخمهایی در سطح خاک به منظور بهبود رشد گیاهان و کیفیت خاک طراحی شده است.
scariness
Scariness به احساس ترس یا نگرانی ناشی از یک موقعیت یا چیز اشاره دارد.
scaringly
Scaringly به طرز ترسناکی یا به صورت ایجاد ترس اشاره دارد.
scariole
Scariole نوعی ماهی که در آبهای گرمسیری و رنگهای چشمنواز زندگی میکند.
scariose
اسکاریک به بافتی اشاره دارد که دارای سطوح زبر و ناهموار است، به ویژه در ارتباط با پوسته گیاهان.
scarious
اسکاریک به ویژگیهایی اشاره دارد که معمولاً نازک و شفاف هستند و در بعضی گیاهان یافت میشوند.
scarlatinal
اسکارلاتینال به عفونت یا بیماری مرتبط با تب اسکارلاتین اشاره دارد.
scarlatiniform
اسکارلاتینفرم به ویژگیهایی اشاره دارد که شبیه به علائم بیماری اسکارلاتین هستند.
scarlatinoid
اسکارلاتینوئید به شرایطی اشاره دارد که شباهت به بیماریهای مرتبط با تب اسکارلاتین دارند.
scarlatinous
اسکارلاتینوس به وضعیتی اشاره دارد که با علائم تب اسکارلاتین یا قرمزی پوست مشخص میشود.
scarless
بدون زخم، به حالتی گفته میشود که در آن هیچ نشانی از جراحت یا زخم بر روی پوست وجود ندارد.
scarletberry
توت سرخ، میوهای با رنگ قرمز روشن که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند.
scarlety
سرخی، صفتی که به رنگی شبیه قرمز تند اشاره دارد.
scarlets
سرخها، به رنگهای قرمز تند و درخشان اطلاق میشود.
scarletseed
دانههای سرخ، دانههایی که از گیاهانی با گلهای قرمز رنگ میآید.
scarman
کارگر زخمزده، به فردی اطلاق میشود که زخمهایی بر تن دارد به دلیل وظایف شغلیاش.
scarn
اسکارن، نوعی بازی یا سرگرمی که معمولاً به صورت محفل دوستانه انجام میشود و میتواند شامل رقابت یا همکاری باشد.
scaroid
اسکاروئید، اصطلاحی در زیستشناسی که به نوعی موجود یا ساختار خاص اشاره دارد.
scarola
اسکارولا، نوعی سبزی خوراکی است که در سالادها و غذاهای ایتالیایی استفاده میشود.
scarpa
اسکارپا، نوعی کفش مخصوص که برای کوهنوردی یا فعالیتهای بیرونی طراحی شده است.
scarpe
اسکارپه، نوعی کفش که معمولاً به شکل رسمی یا روزمره استفاده میشود.
scarpetti
اسکارپتی، نوعی کفش کوچک که معمولاً برای کودکان طراحی شده است.
scarph
اسکارف، نوعی وصلهکاری برای اتصال دو جسم، به ویژه در کارهای نجاری و سازهها.
scarphed
اسکارف شده، به حالتی اطلاق میشود که دو قطعه با استفاده از جوشکاری اسکارف به هم متصل شدهاند.
scarphing
فرایند جوشکاری اسکارف، که در آن دو قطعه به هم وصل میشوند.
scarphs
جوهای اسکارف، به قطعاتی که با استفاده از وصلهکاری اسکارف به هم متصل شدهاند اطلاق میشود.
scarpines
جوهای کوچک اسکارف که برای تقویت اتصالات به کار میروند.
scarplet
نوعی جوشکاری اسکارف کوچک که برای تزئینات استفاده میشود.
scarpment
صخرهای که به علت فرسایش زمینشناسی بهوجود آمده و دارای شیب تند است.
scarproof
جنس یا مادهای که در برابر زخم شدن مقاوم است.
scarrer
کسی که داستان میگوید، قصهگو.
scarry
چیزی که ترسناک و دلهرهآور باشد.