schatchen
یک نوع رقص که به هماهنگی و ریتم نیاز دارد.
schav
فعالیتی که هنگام گلابی باران انجام می‌شود.
schavs
برخی فعالیت‌های گروهی یا بازی‌ها که در مسابقات انجام می‌شود.
scheat
تقلب کردن یا اعمال نادرست در یک بازی یا رقابت.
schedar
شداد، یک ستاره در صورت فلکی کاسیوپه است که به عنوان یکی از ستاره‌های درخشان در آسمان شناخته می‌شود.
schediasm
شیدیازم، یک مفهوم در ارائه‌های غیررسمی و ناگهانی است که به افزایش ارتباط میان سخنران و مخاطب کمک می‌کند.
schediastic
شیدیاستیک، به سبکی اشاره دارد که به بحث‌ها و تعاملات ناگهانی و غیررسمی اشاره دارد.
schedius
سدیوس، واژه‌ای است که به ابزاری برای برنامه‌ریزی و نظارت بر پروژه‌ها اشاره دارد.
schedulable
قابل برنامه‌ریزی، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که کارها یا فعالیت‌ها می‌توانند به راحتی برنامه‌ریزی و مدیریت شوند.
schedular
برنامه‌ریز، ابزاری است که برای زمان‌بندی و مدیریت پروژه‌ها و وظایف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
schedulate
زمان بندی کردن، مشخص کردن زمان دقیق برای یک رویداد یا فعالیت.
schedulize
زمان‌بندی کردن، به معنای برنامه‌ریزی یک فعالیت یا مجموعه‌ای از فعالیت‌ها در زمان‌های مشخص.
scheelin
نوعی شکل یا الگو که ممکن است در طراحی و هنر مورد استفاده قرار گیرد.
scheffel
نوعی گیاه یا گل که معمولاً در باغ‌ها رشد می‌کند.
schefferite
نوعی ماده معدنی که معمولاً در زمین‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
scheherazade
شخصیتی داستانی معروف که در کتاب شب‌های عربی حضور دارد و داستان‌هایش را برای حفظ جان خود تعریف می‌کند.
schelling
شلینگ، فیلسوف و اقتصاددان آمریکایی، که به خاطر نظریه‌هایش در حوزه بازی‌ها و تئوری انتخاب عمومی معروف است.
schellingian
منظور از شلینگ، رویکرد یا نظریه‌هایی است که به آثار شلینگ اشاره دارند.
schellingianism
مکتب شلینگ‌گرایی به نظریه‌های شلینگ در سازه‌های اجتماعی و اقتصادی اشاره دارد.
schellingism
شلینگ‌گرایی به نظریه‌ها و اصول شلینگ در تحلیل رفتار اجتماعی اشاره دارد.
schelm
واژه‌ای برای اشاره به شخصی که شوخ‌طبع و زیرک است، معمولاً از نظر مثبت.
scheltopusik
شلطوپوسیک، یک نوع وزغ بدون پا است که بومی مناطق خاصی از اروپا و آسیا است.
schemati
نمایش تصویری یا گرافیکی که پیچیدگی‌ها را به ساده‌ترین شکل ممکن انعکاس می‌دهد.
schematical
مربوط به ترسیم یا طراحی که نقش‌ها و روابط را به تصویر می‌کشد.
schematically
به شیوه‌ای که به طراحی یا نقشه‌کشی اشاره دارد.
schematisation
فرآیند ترسیم یا سازماندهی داده‌ها به‌گونه‌ای که بتوان آن را به راحتی درک کرد.
schematiser
شخصی که به طراحی یا ترسیم نمودارها و سیستم‌ها می‌پردازد.
schematist
شخصی که به طراحی و ایجاد دیاگرام‌ها و نمودارهای مفهومی اختصاص دارد.
schematization
سازماندهی به معنای تحویل و نمایش اطلاعات به طور منطقی و سیستماتیک است.
schematizer
سازماندهنده به معنای فرد یا ابزاری است که به ایجاد طرح یا نمودار کمک می‌کند.
schematogram
نمودار سازمانی به معنای یک نمایش بصری از یک فرایند یا سیستم به صورت گرافیکی است.
schematograph
نمودار سازمانی ابزاری است که برای نمایش و تحلیل داده‌ها به کار می‌رود.
schematologetically
به روش سازماندهی به معنای مطالعه یا کار بر روی موارد به صورت ساختاری است.
schematomancy
سازماندهی‌مندی به معنای پیشگویی یا تحلیل اطلاعات به کمک نمودارها و طرح‌ها است.
schematonics
نقشه‌نگاری‌ها، مطالعه یا طراحی نمایشی از سیستم‌ها و فرایندها به صورت بصری.
schemeful
دارای طرح و نقشه؛ توصیف‌گر فردی که به طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی توجه دارد.
schemeless
بدون طرح و نقشه؛ توصیف‌گر زندگی یا رفتاری که بدون برنامه‌ریزی است.
schemery
نقشه‌نگاری یا طراحی‌های پیچیده و زیرکانه.
schemy
دارای ویژگی‌های زیرکانه و مزورانه؛ توصیف‌گر شخصی که به نقشه‌کشی و برنامه‌ریزی پنهانی تمایل دارد.
schemingly
به طور زیرکانه و مزورانه؛ توصیف‌گر عمل یا واکنش‌های مرتبط با نقشه‌کشی.