scintle
به معنی ایجاد نور خفیف و یا درخشندگی که به آرامی و تدریجاً شکل میگیرد.
scintled
به حالت درخشش پیدا کردن یا درخشیدن و براق شدن.
scintler
شخصی که نور و درخشش میآفریند یا زندگی را با شادی و هیجان پر میکند.
scintling
عمل درخشان یا ایجاد نور خفیف، به ویژه در مورد اشیاء طبیعی.
sciograph
سکیوگراف، ابزاری برای ترسیم و shading که به طور خاص در طراحی و معماری استفاده میشود.
sciography
سکیوگرافی، مطالعه و ترسیم ویژگیهای ظاهری و سایههای ساختارها.
sciographic
تکنیک و روشی که در آن اثرات نور و سایه بر روی اشکال مورد استفاده قرار میگیرد.
sciolism
سکیولیسم، نشان دادن دانشی سطحی و ظاهری در موضوعاتی خاص.
sciolisms
سکیولیسمها، نمایشهای سطحی و زودگذر از دانش که ممکن است موجب گمراهی شوند.
sciolistic
سکیولیستی، اشاره به رویکردهایی که در آن دانش سطحی و نمایشی از موضوعات وجود دارد.
sciolous
سکیولس به معنای نادان یا بیاطلاع است و به افرادی اطلاق میشود که با وجود عدم دانش کافی، اظهار نظر میکنند.
sciolto
سکیولتو به شیوهای اشاره دارد که عمق و جزئیات در آن نادیده گرفته میشود.
sciomachy
سکیومکی به معنای جنگ با سایهها است و معمولاً به نبردهای بیمعنی یا بیفایده اشاره دارد.
sciomachiology
سکیومکیالوژی به مطالعه و بررسی فلسفی یا ادبی نبردهای سایهها اشاره دارد.
sciomancy
سکیومانسی به معنای پیشگویی از طریق سایهها است و در برخی فرهنگها یک روش باستانی برای پیشبینی آینده محسوب میشود.
sciomantic
سکیومنیک به معنای مرتبط با سکیومانسی و پیشگویی از طریق سایهها است.
sciophilous
سایهدوست به گیاهانی اطلاق میشود که در شرایط کمنور و سایه به خوبی رشد میکنند.
sciophyte
گیاهی که به خوبی در شرایط نوری کم رشد میکند و غالباً در مکانهای سایهدار زندگی میکند.
sciophobia
ترس غیرمعقول از سایهها یا مکانهای تاریک.
scioptic
مربوط به مشاهده یا تجزیه و تحلیل سایهها.
sciopticon
ابزاری که برای مشاهده و تجزیه و تحلیل خاصی از نور و سایهها استفاده میشود.
scioptics
علمی که به بررسی نور و رفتار آن در ترکیب با سایهها میپردازد.
scioptric
لنز یا وسیلهای که برای تغییر و تأثیر بر روی نور استفاده میشود.
sciosophy
فلسفهای که بر پایه علم بنا شده و به جستوجوی دانش میپردازد.
sciosophist
فردی که به فلسفه علم و روشهای علمی میپردازد.
sciot
دستگاه نوری که معمولاً برای انتقال یا تغییر نور استفاده میشود.
scioterical
مربوط به اصول علمی یا فلسفی که بر ادراک و تفسیر تأکید دارد.
scioterique
علمیتریکی بهمعنای تأکید بر علوم و تحقیقات جدید و تجربی در صنایع و تکنولوژیها است.
sciotheism
علمباوری بهمعنای استفاده از علم بهعنوان یک پایه برای معنویت و درکی عمیق از زندگی است.
sciotheric
رویکرد علمیتریکی به بررسی پیوند بین علم و مباحث فلسفی مربوط میشود.
sciotherical
نظریه علمیتریکی به دیدگاهها و مدلهایی اشاره دارد که علم و فلسفه را در کنار هم قرار میدهد.
sciotherically
بهصورت علمیتریکی به رویکردی اشاره دارد که علم و فلسفه را بههم مرتبط میکند.
scious
آگاه به معنای درک کامل، به ویژه درباره خود و محیط اطراف است.
scypha
سکیف، نوعی اسفنج دریایی با ساختمان خاص است که به شکل لولهای و باز است.
scyphae
سکیفاها، جمع سکیف، به انواع مختلف اسفنجهای دریایی اطلاق میشود که اشکال گوناگونی دارند.
scyphate
سکیفاته، نوعی ساختار در اسفنجهای دریایی اشاره دارد که دارای الگوهای خاصی هستند.
scyphi
سکیفی، جمع سکیف، به انواع مختلفی از اسفنجهای دریایی اشاره دارد.
scyphiferous
سکیفیدار، اشاره به موجوداتی دارد که در بدن خود ساختار سکیفی دارند.
scyphiform
سکیفمانند به اشیایی اشاره دارد که به شکل سکیف هستند.