اسپرمیداکت، لوله‌ای در سیستم تناسلی مردان است که اسپرم را از بیضه‌ها به سایر بخش‌های سیستم تولید مثل منتقل می‌کند.

به سلول‌ها یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که قابلیت تولید اسپرم را دارند.

اسپرمن یک ترکیب شیمیایی است که در فرآیندهای بیولوژیکی متعددی نقش دارد.

پلی‌آمین‌هایی که در بسیاری از فرآیندهای زیستی و به ویژه در تکثیر سلولی نقش دارند.

فرآیند تحول و تکامل سلول‌های اسپرم از سلول‌های پیش‌ساز به سلول‌های بالغ اسپرم.

باوری که به برتری اسپرم در فرایند تولید مثل و نتایج آن اعتقاد دارد.

اسپرمیست به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه یا تحقیق در مورد سلول‌های اسپرم و نقش آن‌ها در باروری می‌پردازد.

اسپرمو بلاست به سلول‌های اولیه در فرایند شکل‌گیری اسپرم اشاره دارد که در مرحله‌های ابتدایی تولید اسپرم قرار دارند.

اسپرمو بلاستیک به هر گونه فعالیت یا ویژگی‌هایی مرتبط با سلول‌های اسپرموبلاست اشاره دارد.

اسپرموکارپ به ساختارهای گیاهی اشاره دارد که دانه‌ها در آن‌ها قرار دارند و به تولید مثل گیاه کمک می‌کند.

اسپرمو سنتر به مرکز یا نقطه‌ای اشاره دارد که در آن سلول‌های اسپرم سازماندهی می‌شوند.

اسپرمو درم به لایه‌ای اطلاق می‌شود که اسپرم را احاطه کرده و از آن محافظت می‌کند.

سپرموکت، لوله‌ای که اسپرم را از بیضه به سایر قسمت‌های سیستم تولید مثل منتقل می‌کند.

تولید اسپرم، فرایند تولید سلول‌های اسپرم در سیستم تناسلی مردانه.

اسپرم‌زا به بافت‌ها یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که در تولید سلول‌های اسپرم نقش دارند.

اسپرمگون، ساختاری در قارچ‌ها که به تولید مثل و تولید بافت‌های نر کمک می‌کند.

اسپرمگونیا، سلول‌های ابتدایی که به تولید اسپرم منجر می‌شوند.

اسپرمگون‌زا به ساختارهایی اطلاق می‌شود که اسپرمگونیا تولید می‌کنند.

اسپرموگونیوم، ساختاری در قارچ‌ها که تولید گامت‌های نر در آن صورت می‌گیرد.

اسپرموگونی‌ها، شکل جمع اسپرموگونیوم که به ساختارهای تولید گامت‌های نر اشاره دارد.

اسپرموگونی، به مرحله‌ای از چرخه حیات در قارچ‌ها اطلاق می‌شود که در آن گامت‌های نر تولید می‌شوند.

اسپرملیز، فرایندی که به تجزیه سلول‌های اسپرم اشاره دارد.

اسپرملیتیک، به مواد یا فرآیندهایی اشاره دارد که باعث تجزیه سلول‌های اسپرم می‌شوند.

اسپرملوگر، به کسانی گفته می‌شود که به جمع‌آوری و مطالعه اطلاعات مربوط به اسپرم‌ها می‌پردازند.

اسپرملوژی، مطالعه بذرها و جنین گیاهان است.

اسپرملوژیک، مربوط به مطالعه بذرها و جوانه‌های گیاهان است.

اسپرملوژیست، فردی که در زمینه مطالعه بذرها و جنین گیاهان تخصص دارد.

اسپرموفیل، موجوداتی که به بذرها وابسته هستند.

سازگاری با ذاتی که به دانه‌ها وابسته است.

جنس از جوندگان که شامل سنجاب‌های زمینی می‌شود.

اسپرموفیتا به دسته‌ای از گیاهان گفته می‌شود که تولید مثل آن‌ها از طریق دانه‌ها صورت می‌گیرد، شامل گیاهان گلدار و بی‌گل است.

اسپرموفیت به نوعی از گیاهان اطلاق می‌شود که از طریق دانه‌ها تولید مثل می‌کنند و معمولا به عنوان گیاهان پیشرفته‌تر شناخته می‌شوند.

اسپرموفیتیک به ویژگی‌های مربوط به گیاهانی اطلاق می‌شود که از طریق دانه‌ها تولید مثل می‌کنند و معمولاً نسبت به گیاهان سایر گروه‌ها شانس بقای بیشتری دارند.

اسپرموفوبیا به ترسی غیرعادی و شدید از اسپرم و به طور کلی از موضوعات جنسی اطلاق می‌شود.

اسپرموفور به ساختاری در گیاهان گفته می‌شود که به نقل و انتقال اسپرم و انجام فرآیند باروری کمک می‌کند.

اسپرموفوریوم به اندام خاصی در برخی گیاهان اشاره دارد که مسئول تولید و ذخیره‌سازی اسپرم می‌باشد.

اسپرموسفر، محیطی است که اسپرم در آن قرار دارد و نقش مهمی در فرآیند باروری دارد.

سپرمو‌تِکا، ساختاری است که اسپرم‌ها را در بدن ذخیره می‌کند.

سمی که می‌تواند بر روی اسپرم و قابلیت باروری تأثیر بگذارد.

به جنین یا سلول‌های اسپرم اشاره دارد که وظیفه تولیدمثل را دارند.