subfusiform
زیرخوشهای به اشکالی اطلاق میشود که در انتها باریک هستند و در وسط بزرگتر میشوند، شبیه به شکل میوه یا بعضی از موجودات زنده.
subfusk
زیرسیاه به پوششی سنتی اطلاق میشود که معمولاً شامل لباس رسمی یا تاریک میباشد.
subg
زیرگ، به معنای زیر، یا زیرگروه، که معمولاً در علوم و تحلیلات آماری استفاده میشود.
subgalea
زیرکلاهکی، لایهای از بافت است که بین کلاهک و جمجمه قرار دارد و نقش حمایتی دارد.
subgallate
سابگالات، یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً برای جلوگیری از فساد مواد غذایی و نیز در برخی از داروها به کار میرود.
subganger
سابگنگر، به فردی اطلاق میشود که در فعالیتهای غیرقانونی یا جنایی شرکت دارد.
subganoid
سابگانوید، به نوعی از شکل یا ساختار بدنی اشاره دارد که شباهت بیشتری به بدن جانوری خاص دارد.
subgape
سابگاپ، عملی است که در آن دهان به آرامی باز میشود، به ویژه در هنگام تنگی نفس.
subgaped
سابگاپید، به معنای انجام عمل سابگاپ در زمان گذشته است.
subgaping
سابگاپیدان، به فرایند ادامه دادن عمل سابگاپ اشاره دارد.
subgelatinization
فرایند تبدیل مواد ژلاتینی به یک حالت نرمتر که در آن مواد ژلاتینی به صورت کامل در نمیآیند.
subgelatinoid
به معنی متشکل از یا شبیه به یک نوع حالت ژلاتینی، ولی نه به طور کامل.
subgelatinous
به معنای داشتن ویژگیهای مشابه ژله، اما با حالت کمتر محکم.
subgeneric
به معنای طبقهای پایینتر از نوع عمومی در دستهبندیها.
subgenerical
زیرژنی به ویژگیها و صفات متعلق به زیرگروهها در علم زیستشناسی اشاره دارد.
subgenerically
به طور زیرژنی، به بررسی و تحلیل خصوصیات زیرگروهی در متن یا علمی اشاره دارد.
subgeniculate
زیرژنیکولاته به ساختارهایی اشاره دارد که ویژگیهای خاصی دارند و معمولاً در علم زیستشناسی بررسی میشوند.
subgeniculation
زیرژنیکولاسیون به عمل یا فرآیند ایجاد ویژگیهای خاص زیرژن اشاره دارد.
subgenital
زیرجنسی به ناحیهای در بدن که به تولیدمثل مرتبط است، اشاره دارد.
subgens
زیرجنها به گروههای کوچکتر در درون یک جنس بزرگتر اشاره دارند.
subgentes
زیرگونهها، انواع فرعی از یک گونه که به تفکیک در یک سیستم طبقهبندی بیولوژیکی قرار دارند.
subgenual
زیرجنبه، به منطقهای در مغز اشاره دارد که در پردازش احساسات نقش دارد.
subgenuses
زیرگونهها، تقسیمات بیشتر از یک جنس که شامل گونهها و زیرگونههای مرتبط است.
subgeometric
زیر هندسی، به الگوها یا شکلهایی اشاره دارد که از اشکال هندسی ساده تشکیل شدهاند.
subgeometrical
زیر هندسی، به طراحیهای پیچیدهای اشاره دارد که از اشکال هندسی ساده و ترکیبهای هنری تشکیل شدهاند.
subgeometrically
زیر هندسی، به سبکی از طراحی یا اجرا اشاره دارد که بر اساس ساختارهای هندسی استوار است.
subgerminal
زیرجنینی، به لایهای گفته میشود که در زیر لایه جنینی قرار دارد و معمولاً در مباحث بیولوژیکی و جنینشناسی مورد بحث قرار میگیرد.
subgerminally
به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی در زیر لایه جنینی قرار دارد.
subget
به دست آوردن اطلاعات یا دادهها به طور غیرمستقیم یا ثانویه.
subgiant
به ستارگانی گفته میشود که در حال گذر از مرحله غولپیکر شدن هستند و در مقایسه با غولها نور کمتری دارند.
subgyre
به چرخشهای کوچک و ثانویه در آبهای اقیانوس اشاره دارد.
subgyri
به برآمدگیهای کوچک در سطح مغز که زیر لایههای بزرگتر قرار دارند اشاره دارد.
subgyrus
زیرپیچ، ناحیهای کوچک در مغز که معمولاً به بخشهای بزرگتر راستا دارد.
subgit
زیرگیت، یک اصطلاح در زبانشناسی که به نوعی از زیرنویسها اشاره دارد.
subglabrous
زیر بدون مو، صفتی برای توصیف برگ یا ساقهای که به طور جزئی پوشیده از مو یا کرک است.
subglacially
زیر یخ، توصیفی برای توصیف فرآیندها یا ویژگیهای زیر یک لایه یخ.
subglenoid
زیر گلنو، ناحیهای در شانه که به زیر قسمت گلنوی مربوط میشود.
subgloboid
زیر کلویید، به نوعی شکل یا ساختار سهبعدی اشاره دارد که شبیه به یک کره است.