تترافرماکن، اصل چهارگانه‌ای که به فهم خوشبختی و زندگی خوب می‌پردازد.

تترافنول، نوعی ترکیب شیمیایی که برای پایداری و واکنش‌های ویژه در علم شیمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تترافیلو به نوعی گیاه اطلاق می‌شود که دارای چهار برگ در هر گره است.

تترافونی، اصطلاحی در موسیقی که نشان‌دهنده استفاده از چهار تن متفاوت به طور همزمان است.

تترافسفات، ترکیب شیمیایی در بیوشیمی که نقش‌های حیاتی دارد.

تتراپیلا، ساختاری معماری که به عملکرد و زیبایی کمک می‌کند.

تتراپیلان، یک ساختار معماری با چهار طاق، غالباً در ورودی‌ها یا مکان‌های مهم باستانی استفاده می‌شود.

تتراپیرید، یک شکل هندسی با چهار مثلث در سمت‌های آن، معمولاً در مطالعه بلورها دیده می‌شود.

تتراپیرنوس به معنای وجود چهار بخش بذر در یک میوه یا گیاه است.

تتراپی‌روئل نوعی ترکیب شیمیایی است که شامل چهار حلقه پیروئل است و در فرایندهای بیولوژیکی نقش دارد.

تتراپلا به متنی اطلاق می‌شود که در آن، مطالب به صورت همزمان در چهار زبان ارائه شده است.

تتراپلورون به ساختار آناتومیکی خاصی در برخی از گونه‌های جانوری اشاره می‌کند.

تتراپلوییدی، حالتی است که در آن یک سلول چهار مجموعه از کروموزوم‌ها را دارد و معمولاً در برخی گیاهان و جانوران دیده می‌شود.

تتراپلودیک به صفات و ویژگی‌هایی اشاره دارد که مرتبط با موجودات با چهار مجموعه کروموزوم است.

تتراپلس به طراحی یا ساختاری اشاره دارد که چهار بعد یا چهار جزء کلیدی در آن دخیل است.

تتراپنومونا به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای چهار آبشخوار هستند، معمولاً در زمینه جانورشناسی استفاده می‌شود.

تتراپنومون‌ها به گروهی از موجودات با چهار آبشخوار اشاره دارند که در اکوسیستم‌های مختلف زندگی می‌کنند.

تتراپنومونی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که با موجوداتی که دارای چهار آبشخوار هستند مرتبط است.

تترانومونوس به موجوداتی اشاره دارد که دارای چهار ریه هستند.

تترپودا به گروهی از موجودات جانوری گفته می‌شود که دارای چهار پا هستند.

تترپودی به معنای ویژگی یا حالت داشتن چهار پا است.

تترپودیک به ویژگی هایی اطلاق می‌شود که به داشتن چهار پا اشاره دارند.

تترپودی ها به موجوداتی که به دلیل داشتن چهار پا سازگاری پیدا کرده‌اند، اشاره دارد.

تترپودوس به موجوداتی که دارای چهار پا هستند، اشاره دارد.

سیستم یا طراحی که در آن چهار قطب وجود دارد، به ویژه در الکتریسیته و مغناطیس.

نام یک شهر یا منطقه با چهار بخش اصلی.

مربوط به یک منطقه شامل چهار بخش متفاوت، به ویژه در زمینه‌های فرهنگی.

به موجوداتی گفته می‌شود که دارای چهار اندام هستند.

نوعی معماری که در آن ساختمان یا معبد به وسیله چهار ستون اصلی نگهداری می‌شود.

به حشراتی اشاره دارد که دارای چهار بال هستند.

تتراپترون، موجودی است با چهار بال که معمولاً در مطالعات بیولوژیکی به آنها اشاره می‌شود.

تتراپتیک، یک اثر هنری است که از چهار صفحه مرتبط تشکیل شده و معمولاً باید کنار هم قرار گیرند.

تتراپتوت، در هنر یا ادبیات به کار می‌رود و به نمایندگی از چهار تم متفاوت اشاره دارد.

تتراپتوروس، یک جنس از ماهی‌ها با ویژگی‌های خاص که معمولاً به خاطر قدرتشان شناخته می‌شود.

تتراکوئترس به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای چهار وجه هستند و در طراحی و مهندسی کاربرد دارند.

تتراخه به نوعی از حکومت اطلاق می‌شود که تحت رهبری چهار نفر اداره می‌شود.

تترارشی، شکل حکومتی است که در آن یک قلمرو به چندین بخش تقسیم می‌شود و هر بخش توسط یک حاکم مستقل اداره می‌شود.

مرتبط با تترارکی یا شکل حکومتی آن.

مرتبط با حکومتی که در آن قدرت بین چهار حاکم تقسیم شده است.

بیش از یک تترارچی، اشکالی از حکومت که در آن قدرت بین چندین حاکم تقسیم شده است.