thunderlike
مانند رعد و برق، توصیف چیزی که صدایی با شدت و قدرت بالا دارد.
thunderpeal
صدای رعد، صدای شدید و ناگهانی که به طور خاص به صداهای رعد مربوط میشود.
thunderproof
مقاوم در برابر رعد و برق، به طور خاص در مقایسه با دیگر شرایط جوی.
thunderpump
نوعی پمپ که برای مقابله با سیل و طوفان طراحی شده است.
thundersmite
ابرضربت، اصطلاحی است در جادوگری که به ضربهای قوی و مشتعل اشاره دارد که با نیروی برق همراه است.
thundersmiting
عمل انجام دادن ابرضربت، به معنای ایجاد یک ضربه قوی و برقآسا به سمت هدف است.
thundersmote
ضربه ای قوی و پرقدرت که با صدا و نیروی رعد و برق همراه است.
thundersquall
طوفان رعد و برق، به معنای طوفانی با رعد و برق و باران شدید است که به سرعت به وجود میآید.
thunderstick
چوب رعد و برق، ابزاری نمادین که با رعد و برق ارتباط دارد و معمولاً در مراسم خاص استفاده میشود.
thunderstone
سنگ رعد و برق، سنگی که اغلب به خاطر خواص جادویی و قدرتهای خاصش شناخته میشود.
thunderstricken
متحیر، شوکه شده، به حالتی اطلاق میشود که فرد به شدت تحت تأثیر یک خبر یا واقعه قرار گیرد و توانایی پاسخگویی را از دست بدهد.
thunderstrike
ضربه طوفانی، به یکی از صداهای ناشی از رعد و برق اطلاق میشود که معمولاً پس از دو صفحه از نور رعد ظاهر میشود.
thunderstroke
ضربه رعد و برق، نوعی آسیب یا صدمه که به دلیل برخورد رعد و برق به یک شیء ایجاد میشود.
thunderwood
چوب طوفانی، به چوبی اطلاق میشود که از درختان با دوام و مقاوم به دست میآید.
thunderworm
کرم طوفانی، موجودی افسانهای که به عنوان نشانهای از قدرت و استقامت شناخته میشود.
thunderwort
چای طوفانی، گیاه یا دارویی که به خواص عجیب و جادویی نسبت داده میشود.
thundrous
صدای شدید و بلند که معمولاً به صدای رعد یا صدای بم و قوی مشابهت دارد.
thundrously
به طور شدید و با صدای بلند و عمیق، مشابه به رعد.
thung
نوعی صدای مخصوص معمولاً مرتبط با زنگ یا طبل.
thunge
صدای عمیق و محکم که از طبل یا دست دیگر سازها تولید میشود.
thunnidae
خانوادهای از ماهیها که شامل گونههای مختلف تن است.
thunnus
جنس خاصی از ماهیها که شامل ماهی تن و سایر گونههای مشابه است.
thunor
ثونور، نامی دیگر برای ثور که در اساطیر نروژی به عنوان خدای رعد و برق شناخته میشود و نماد قدرت و حفاظت است.
thuoc
ثوک به معنای دارو در زبان ویتنامی میباشد که برای درمان بیماریها استفاده میشود.
thurberia
ثوربریا، جنسی از گیاهان گلدار است که در خانواده آکانتاسه قرار دارد و شامل گونههای مختلفی میشود.
thurgi
ثورگی اصطلاحی است که در برخی متنهای باستانی به کار رفته و به معنی خاصی اشاره دارد.
thuribuler
توربیولر، وسیلهای است که در مراسمها به کار میرود و معمولاً با بخور پر میشود.
thuribulum
توربیولوم، وسیلهای است که در ceremonies religious استفاده میشود و سمبل دعاها به حساب میآید.
thuriferous
thuriferous به معنی عودآور است؛ به چیزهایی اطلاق میشود که بخار عود یا عطر ایجاد میکنند.
thurify
thurify به معنی عودآوری کردن است؛ عمل دود کردن عود در یک مکان.
thurificate
thurificate به معنی عودآوری کردن یک مکان یا شیء به صورت رسمی است.
thurificati
thurificati به معنی فرآیند عودآوری و تقدیس با عطر است.
thuringian
تورینگن به منطقهای در آلمان و چیزهایی از آن منطقه اطلاق میشود.
thuringite
تورینگیت نوعی سنگ آتشفشانی است که عمدتاً در منطقه تورینگیا در آلمان یافت میشود.
thurio
توریو نامی است که معمولاً به شخصیتها یا مکانها در ادبیات کلاسیک اشاره دارد.
thurl
تۇرل به ناحیهای از زین گفته میشود که به راحتی سوارکار کمک میکند.
thurle
تُرل به ویژگیهای معماری در ساختمانها اشاره دارد که معمولاً تاریخی و جالب توجه هستند.