بازاریاب به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه برنامه‌ریزی و اجرای استراتژی‌های بازاریابی فعالیت می‌کند.

ترکیب بازاریابی به چهار عنصر اصلی اشاره دارد که برای موفقیت در بازاریابی یک کالا یا خدمات نیاز است.

استراتژی بازاریابی طرحی است که چگونگی جذابیت، فروش و تبلیغ محصولات یا خدمات را توصیف می‌کند.

بازارزاسیون به فرآیند تبدیل خدمات یا کالاهای عمومی به کالاهای خاص با محوریت بازار اشاره دارد.

بازار سازی به معنای ایجاد و برنامه‌ریزی برای معرفی یک کالا یا خدمات به بازار برای جلب مشتریان است.

رهبر بازار به شرکتی اطلاق می‌شود که بالاترین سهم بازار را در یک صنعت خاص دارد.

بازار محور، روشی است که در آن تصمیم‌گیری‌ها بر اساس نیازها و خواسته‌های بازار و مصرف‌کنندگان انجام می‌گیرد.

سازنده بازار، فرد یا شرکتی است که با خرید و فروش ابزارهای مالی، نقدینگی را فراهم می‌کند و قیمت‌ها را تعیین می‌نماید.

فرصت بازار به شرایط یا موقعیت‌هایی اشاره دارد که می‌توانند برای کسب‌وکارها سودآور باشند.

نفوذ بازار به درصدی از مشتریان اشاره دارد که در یک بازار خاص یک محصول را خریداری می‌کنند.

بازار، فضایی است که در آن خرید و فروش کالاها یا خدمات میان خریداران و فروشندگان صورت می‌گیرد.

قیمت بازار، قیمتی است که در آن یک کالا یا خدمت در یک بازار رقابتی خرید و فروش می‌شود.

اجاره‌ای که بر اساس شرایط بازار تعیین می‌شود و به شرایط عرضه و تقاضا بستگی دارد.

تحقیقاتی که برای جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات درباره بازار و مشتریان انجام می‌شود.

سازمانی که به جمع‌آوری و تحلیل داده‌های بازار و مشتریان می‌پردازد.

درصدی از کل فروش یک صنعت که به یک شرکت خاص تعلق دارد.

محیطی شامل خریداران و فروشندگان در فضای آنلاین که برای انجام معاملات اقتصادی استفاده می‌شود.

مکانی عمومی در یک شهر یا روستا که معمولاً برای فروش کالاها و خدمات استفاده می‌شود.

دکه بازار، محلی است در بازار که فروشندگان کالاها یا محصولات مختلف را به مشتریان عرضه می‌کنند.

نظرسنجی بازار، تحقیقی است برای جمع‌آوری اطلاعات درباره رفتار و نیازهای مشتریان.

شهر بازار، شهری است که در آن یک بازار مرکزی وجود دارد و معمولاً به تجارت و فروش محصولات معروف است.

تاجر بازار، فردی است که در بازار برای فروش کالاها فعالیت می‌کند.

ارزش‌گذاری بازار، فرآیند تعیین ارزش یک دارایی بر اساس شرایط بازار و عوامل اقتصادی است.

ارزش بازار، ارزشی است که یک دارایی در بازار بر اساس عرضه و تقاضا دارد.

مارخور، نوعی بز وحشی است که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و به شاخ‌های منحصر به فردش شناخته شده است.

عمل علامت‌گذاری یا بررسی، به ویژه در زمینه آموزشی، برای ارزیابی کارها.

نوعی خودکار با جوهری خاص که برای نوشتن یا علامت‌گذاری استفاده می‌شود.

طرحی که نمره‌دهی به یک امتحان یا کار را مشخص می‌کند.

واحد پول سابق فنلاند که قبل از ورود یورو مورد استفاده قرار می‌گرفت.

علامت‌گذاری یا تعیین موارد از یک فهرست.

مشخص کردن یا علامت‌گذاری مناطق یا موارد خاص در یک نقشه یا سطح.

مدل ریاضی که وابستگی‌های آینده را فقط به وضعیت فعلی مرتبط می‌سازد.

فایلی که نمرات و عملکرد تحصیلی یک دانش‌آموز را نشان می‌دهد.

شخصی که در تیراندازی به اهداف مختلف مهارت دارد.

مهارت در تیراندازی و هدف‌گیری دقیق با سلاح.

شخص زن که در تیراندازی مهارت دارد.

نشانه‌گذاری به بازار، روشی برای ارزیابی دارایی‌ها یا بدهی‌ها طبق قیمت‌های جاری بازار است.

افزون قیمت، به معنای افزایش قیمتی است که برای کسب سود به قیمت خرید اضافه می‌شود.

نشانه‌گذاری، به معنای افزودن علامت یا نشان به یک متن برای تأکید یا سازمان‌دهی است.

به یاد داشته باشید، عبارتی است که برای تأکید بر یک نکته استفاده می‌شود.

مارل، نوعی خاک نرم و غنی از مجموعه‌ای از رس‌ها و مواد معدنی است.

مارل شده به معنی بافتی است که از چندین رنگ یا سایه مختلف تشکیل شده است.

نام یک موسیقیدان معروف که اغلب به خاطر موسیقی جزیره‌ای خود شناخته می‌شود.

مارلین نوعی ماهی بزرگ و سریع است که معمولاً در آب‌های گرم زندگی می‌کند.

نوعی نخ قوی که معمولاً در صنایع دریایی برای بستن و نگه‌داری استفاده می‌شود.

ابزاری است که برای جدا کردن یا باز کردن گره‌های طناب در کارهای دریایی استفاده می‌شود.

به ویژگی‌های کار شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی، کریستوفر مارلو، اشاره دارد.

مارم، نوعی مربای غلیظ و شیرین است که معمولاً از میوه های مرکبات تهیه می شود.

مربای پرتقال، نوعی مربا که معمولاً از پوست و میوه پرتقال درست می شود.

گربه مربایی، اصطلاحی که معمولاً به گربه هایی با پوست نارنجی اشاره دارد.